– (6)

Please enter banners and links.

«کلّیات تحقیق»
00فصـــل اول
«کلّیات تحقیق»
-8572542418000
طرح تحقیقبیان مسألهیکی از زمینههای ناپایداری توسعهی شهری در طول زمان گونهای از سکونت با مشکلات ویژهی آن است که در دوران معاصر از آن تحت عنوان اسکان غیررسمی میتوان نام برد. اینگونه سکونتگاهها که سیمای نازیبا، خدماتی پایین، ساکنینی کمبنیه و مشاغلی ناپایدار دارند، محیطی آماده برای پذیرش نابهنجاریهای اجتماعی میشوند (صرافی، 1381: 79). حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی پدیدهای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مانند مهاجرتهای زیاده از حد و بدون برنامهریزی رسمی از روستا به شهر؛ چالشهای فرایند مدیریت کلان (ملی) و محلی (شهری)، نبود نگرش آمایش سرزمین و برنامهریزی منطقهای پدیدار گردیده است (بوچانی، 1384: 60). طبق برآوردهای برنامهی اسکان بشر سازمان ملل متحد یکسوم از سه میلیارد نفر از ساکنین شهرها در زاغهها و یا مکانهایی زندگی میکنند که حداقل دارای شرایط زیر میباشند: ناامنی حق تصرف، شرایط ساختاری ناهنجار مسکن، دسترسی ضعیف به آب آشامیدنی سالم و تغذیه و تراکم بیش از حد (UN-HABITAT, 2005).
این شرایط بالاخص در کشورهای توسعهنیافتهتر بارزتر است. بطوریکه گفته میشود بیش از نیم تا سهچهارم جمعیت شهرهای اینگونه کشورها، در حیطه اسکان غیررسمی و حاشیهنشینی قرار دارند (زنجانی، 1380: 5). بنابر برآورد مرکز اسکان سازمان ملل متحد، بیش از 50 درصد ساکنان شهرهای کشورهای کمدرآمد و 20 درصد در کشورهای میان درآمد، در این نوع از سکونتگاهها زندگی میکنند که سنجههای سواد، سلامتی، درآمد و پیشرفت اجتماعی در این مناطق به طور روشن از میانگین شهری آن کشورها در آنها پایینتر است (فرزین صبا، 1384: 2). در آخرین گزارش مرکز اسکان بشر ملل متحد آورده شده که بین یکسوم تا یکچهارم جمعیت شهری جهان در فقر مطلق به سر میبرند. امروزه در آسیا تعداد فقرای شهری بیش از نیمهی دههی 90 میلادی است (صرافی، 1381: 5). البته این موضوع به این معنی نیست که سکونتگاههای غیررسمی فقط در کشورهای توسعهنیافته وجود دارد بلکه خاستگاه این پدیده کشورهای صنعتی بوده است و در برخی از نوشتهها علتالعلل این مسأله را ناشی از انقلاب صنعتی و پیامدهای آن دانستهاند (آقابخشی و دیگران، 1382: 2).
جریان توسعه شهری در ایران طی بیست سال گذشته باعث گردیده که جمعیت شهرنشین بالغ بر دو برابر گردد و پیشبینیها حکایت از ادامه سریع این رشد را دارند. در حال حاضر سرعت توسعه شهری از ظرفیت و توانایی دولت و شهرداریها در گسترش زیرساختها و ارائه خدمات و ایجاد اشتغال پیشی گرفته است، در نتیجه، پدیده اسکان غیررسمی به سرعت و به صورتی بیقاعده گسترش یافته است. برآورد میشود در کشور ما یکسوم جمعیت شهری در این گونه سکونتگاهها مستقر باشند (صرافی، 1381: 5).
مطابق آمار مرکز اسکان بشر سازمان ملل (UNCHS) در سال 2001، 924 میلیون نفر (در حدود 30 درصد) از جمعیت شهری جهان در سکونتگاههای غیررسمی و سکونتگاههای فرودست، سکونت داشتهاند (GTZ, 2005, p1) که بیشتر آنها دارای محیطی آلوده، زننده، ناامن و موجد مشکلات بهداشتی و اجتماعی بودهاند (Kapoor, Mudit, pp1-2). در یک نگرش منطقهای دستکم 200 میلون نفر در سکونتگاههای غیررسمی ساکن بودهاند (GTZ, ibid, p3). نتایج آخرین برآوردها نشان میدهند که در سال 1385 در حدود 8 میلیون نفر از جمعیت شهری کشور در سکونتگاههای غیررسمی و 2 میلیون نفر در بافتهای فرسوده ساکن بودهاند و در مجموع رقم 5/10 میلیون نفر در شرایط فقر مسکن در شهرهای کشور به سر میبردهاند (صرافی، 1387: 8). تا سال 1400 هـ . ش که شهرنشینان ایران دو برابر میشوند، 30 درصد از شهرنشینان جدید (بیش از 10 میلیون نفر) کمدرآمد خواهند بود که بین 5 تا 7 میلیون نفر از آنها در صورت تداوم شرایط موجود در برنامهریزیها، به سوی اسکان غیررسمی و عمدتاً در شهرهای بزرگ و کلانشهرها رانده خواهند شد (صرافی، 1383: 33). اگر حتی سرعت گسترش کالبدی و جمعیتی سکونتگاههای غیررسمی کاهش یابد، روندهای موجود حاکی از تعمیق شرایط بدمسکنی، و اقتصاد ناپایدار در آنها بوده و در واقع ما در دهههای آتی شاهد تنزل کیفی و کمی شاخصهای مطرح در ساختار و محتوای کالبدی (فرسایش سازه و افت و تنزل خدمات زیرساختی)، اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با سایر بخشهای جدید شهری خواهیم بود.دراین تحقیق شهربندانزلی به عنوان یکی از نمونه های دارنده محلات با شرایط ذکرشده ی فوق ، با توجه به ویژگی های جغرافیایی از طریق مدل یکپارچه سازی اراضی (Land Readjustment ) مورد تحلیل قرار می گیرد.
ضرورت و اهمیت تحقیقبا توجه به مطالبی که تاکنون بدان ها اشاره شد به وضوح معین می گردد، که رشد شهرنشینی در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه متناسب با ظرفیت های موجود آنها نبوده است و دستاوردهایی چون اسکان غیررسمی به پدیده قابل انتظار و دائمی در اینگونه کشورها مبدل شده است. رابطه سطح توسعه یافتگی با میزان اسکان غیررسمی نیز نشان داد که این شرایط در کشورهای کمتر توسعه یافته شدیدتر است. متأسفانه از دهه های گذشته در کشور ما نیز به دلایل متعدد در شهرهای بزرگ شاهد مناطق خوردرو بوده ایم. این مناطق همراه با رشد شهر وسیع تر و یا در نقاط جدیدی از آن شکل گرفته اند و مشکلات ناشی از شهرسازی بی برنامه و توده وار بر سایر مشکلات سکونتی آنها سایه افکنده است. در این مناطق، محیط کالبدی فاقد خدمات شهری مورد نیاز جهت سکونت است و ساکنین از این بابت تأمین نمی شوند. دسترسی ها باریک و پرپیچ و خم و نشانی از فضاهای شهری در بافت های متراکم و به هم تنیده این مناطق نیست. این شرایط نه تنها برای مناطق دیگر شهر به عنوان یک معظل بزرگ شهری تلقی می شوند بلکه برای ساکنین آنها نیز شرایط بغرنجی را ایجاد کرده است که گاه رهایی از آن غیرممکن است.
اهداف تحقیقالف ـ بررسی وضعیت کنونی اسکان غیررسمی در شهر بندر انزلی ( محله نویر)
ب ـ گردآوری و تجزیه و تحلیل دیدگاه ها و تجارب موجود در رابطه با مناطق اسکان غیررسمی و نحوه برخورد با آنها
ج ـ تنظیم ابعاد قطعات زمین از وضعیت نامرتب به ابعادمرتب هندسی
د ـ بررسی امکان ادغام قطعات کوچک زمین جهت بهره وری بیشتری از زمین
پیشینه تحقیقبه دنبال وقوع تحولات شهری و رشد سریع و ناهمگون شهرنشینی در ایران، پدیده حاشیه نشینی ابتدا در تهران و سپس در سایر کلانشهرهای کشور شکل گرفت. در سال 1350، بنابر درخواست سازمان برنامه و بودجه، طرح وسیعی برای مطالعه و بررسی وضعیت حاشیه نشینی در کشور، توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران آغاز گردید. این طرح با مطالعه وضعیت حاشیه نشینان تهران شروع و سپس سایر شهرهای بزرگ کشور چون، بندرعباس، همدان، کرمانشاه و اهواز را نیز شامل شد.«علل مهاجرتهای داخلی در تهران و حاشیه-نشینی در تهران» عنوان تحقیق دیگری است که آقایان هدایتی و منصوری در سال 1357 انجام داده اند. این پژوهش به بررسی مسیر مهاجرتهای داخلی در ایران شهر تهران و حاشیه نشینی در دنیا و تهران و سه منطقه حاشیه ای تهران می پردازد. هدف از این تحقیق، مشخص کردن بعضی از ویژگیهای حاشیه نشینان است. پژوهش به روش کتابخانه ای و با مطالعه منابع موجود و استفاده از آمار و ارقام و نقشه های موجود انجام شده است. و در پایان نتیجه می گیرند که ساکنین محله های حاشیه نشین عمدتاً از طبقات فقیر شهری تشکیل شده-اند، درگیر مسائل مادی زندگی هستند و از بسیاری مواهب شهری و اقتصادی بی بهره اند. در سطح واحدهای حاشیه نشین و همچنین درون هر واحد به علت مدت اقامت حاشیه نشین در شهر، نحوه معاش و وابستگی به سیستمی نامتجانس، تفاوتها و تعارضاتی دیده می شود. گروهی از افراد این محله ها جذب مکانیزم و وابستگی به سیستمی نامتجانس، تفاوتها و تعارضاتی دیده می شود. گروهی از افراد این محله ها جذب مکانیزم اقتصادی منطقه شهری شده اند و گروهی نیز در حاشیه این گونه مکانیزم ها قرار گرفته اند (هدایتی و منصوری، 1357).
آقای علیرضا دهقان نیز پژوهشی با عنوان «بررسی وضعیت اجتماعی – اقتصادی آلونک نشینان» در سال 1368 انجام داده است. این پژوهش به بررسی وضعیت اجتماعی – اقتصادی آلونک نشینان منطقه 10 شهرداری تهران می پردازد. اهداف پژوهش عبارتند از: بررسی مبدأ و منشاء آلونک نشینان محله مورد بحث، علل آلونک-نشینی، اشتغال و درآمد آلونک نشینان، بررسی علل فقدان انگیزه پیشرفت و وضعیت انحرافات و کجروی، قدر و منزلت اجتماعی، نگرش نسبت به موضوع تخریب سازمانهای دولتی، نگرش نسبت به ارگانهای انتظامی و خدماتی، میزان رضایت از آلونک نشینی و وضعیت هجوم و توالی آن. روش بررسی پیمایش و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه همراه با پرسشنامه از 105 خانوار ساکن در محله آلونکی خیابان زنجان جنوبی منطقه 10 شهرداری بوده است. بر اساس نتایج آلونک نشینیان منشأ روستایی دارند و از منزلت اجتماعی کمی برخوردارند. آنها از آلونکها نسبت به زندگی روستایی احساس رضایت بیشتری دارند، از انگیزه پیشرفت محدودی برخوردار هستند و تقدیرگرا هستند و بین آلونک نشینی با میزان درآمد، شغلف کجروی، سواد و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد (دهقان، 1368).
«بررسی حاشیه نشین شهری» عنوان تحقیقی است که در سال 1351 توسط علی حاج یوسفی به انجام رسیده است. هدف این پژوهش دست یافتن به راه حل هایی در زمینه آلونک نشینی در در کل کشور است. روش تحقیق مطاله اسنادی و مصاحبه های پراکنده با حاشیه نشینان است. یافته ها نشان می دهد گروههای حاشیه نشینان بنا به شرایط برای ساختن مسکن از مصالح مختلفی مانند خشت و گل، چوب و حلبی استفاده کرده اند و بیشتر کودکان بیمار و به سوء تغذیه مبتلا هستند. فقر فزاینده و عدم امکانات آموزشی، سطح پایین سواد را به دنبال دارد. میانگِن درآمد خانوارهای حاشیه نشین حدود ده برابر پایین تر از میزان متوسط درآمد مورد نیاز برای تأمین «حداقل رفاه» است. دزدی، خرید و فروش مواد قمارف روسپی گری، جیب بری، قاچاقچی گری و حرفه های ساده ساختمانی، صنعتی و کارگری فعالیتهای ساکنین هستند. بی قانونی عمومی نیز در این جوامع دیده می شود. (حاج یوسفی، 1351).
آقای غلامرضا لطیفی نیز پژوهشی با عنوان «بررسی اجتماعی – اقتصادی حاشیه نشینی در شهر تهران در طی سالهای 1360 – 1372» انجام داده است. هدف این تحقیق عبارت است از: شناخت، فاکتور انطباق و سازش ساکنان با محیط مسکونی شان است. از فرضیه های این تحقیق رابطه شغل با حاشیه نشینی و رابطه مهاجرت و حاشیه نشینی می باشد. وی نتیجه گیری می کند که حاشیه نشینی معلول شهرنشینی شتابان و رشد اقتصاد شهری در شهرهای بزرگ کشورهای جهان سوم است. تمرکز تصمیم گیری های اقتصادی در یکی دو شهر بزرگ کشور و عدم یک برنامه ریزی اجرایی در سطح ملی و متعاقب آن در سطوح منطقه ای و شهری و بخشی، باعث سردرگمی و افزایش مشکلات شهرنشینی بخصوص در شهرهای بزرگ گردیده است و این در حالی است که این فرایند ادامه دارد. پدیده حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ به ویژه در تهران از همه نقاط شهری دیگر کشور با اهمیت تر است و دلیل عمده آن تمرکز تصمیم گیری های اقتصادی است. گسترش جمعیت شهری، افزایش جمعیت، پیامدهای بیشماری نظیر، فقر، مسائل بهداشتی، مسکن نابهنجار، حاشیه نشینی، زاغه نشینی و … را به دنبال دارد و این روند بعد از دهه پنجاه به دلیل افزایش درآمدهای نفتی ادامه داشته است. (لطیفی، 1377).
تحقیق دیگری با عنوان «بررسی آلونک نشینان ساکن در شهرک شوش» در سال 1370 توسط نرگس احمدیان صورت گرفته است. موضوع این پژوهش بررسی وضعیت آلونک نشینان شهرک شوش است که در خیابان دولت آباد، پشت مدرسه راهنمایی شهید عراقی مسکن گزیده اند. اهداف پژوهش شناخت وضعیت اجتماعی – اقتصادی افراد ساکن و شناخت تمایلات افراد ساکن، نسبت به مبدأ و مقصد مهاجرت هستند. روش بررسی پیمایشی و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه به صورت مصاحبه حضوری با نمونه ای مشتمل بر اعضای 85 خانوار بوده است. طبق این پژوهش، اکثر این افراد ساکن در آلونک ها در سن جوان قرار دارند. 73 درصد افراد جامعه باسواد هستند اکثر افراد نمونه قبل از مهاجرت کارگر بوده اند و در حال حاضر نیز به کارگری مشغولند، البته درآمد روزانه شان در شهر بیشتر است. بیشتر افراد منطقه متأهل هستند و تقریباً 5 – 7 فرزند دارند. بیشتر افراد منطقه از آب لوله کشی و برق به صورت غیرمجاز استفاده می کنند و 1 تا 2 اتاقک در اختیار دارند. افراد ساکن در منطقه اکثراً به علل اختلافات قومی، نداشتن مسکن مستقل مجبور به مهاجرت شده-اند و در حال حاضر مشکل نهایی و اساسی خود را عدم بهداشت منطقه و کمبود مالی می دانند و همگی در صورت توزیع امکانات رفاهی، آموزشی، بهداشتی و پزشکی و … در روستاها و شهرستان ها حاضر به بازگشت هستند (احمدیان، 1370).
همه کشورهای جهان، خصوصاً کشورهای در حال توسعه، به نوعی با مشکلات ناشی از حاشیهنشینی و زاغهنشینی مواجه هستند. در انگلستان محلات زاغهنشینی به حدود یکصد سال پیش برمیگردد که بر اثر توسعه نعتی و مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به وجود آمد(john, 1969).
نقش مسئولان دولتی در احداث مسکن و ارائه مقدراتی برای کنترل خانهسازی و ارائه قوانین مربوط به طراحی تصدیق مینماید که این مناطق از همان مناطق زاغهای هستند که همه کشورها در صدد رهایی از آن هستند (Mumtaz babar, 2001).
سکونتگاه غیرقانونی ، اصطلاحی است که در نوشته های چالرز آبرام و جان تورنر، به ویژه پس از کنفرانس مسکن وانکوور کانادا، در سال 1976، رایج گردیده است. این تصویر جدید از چنین سکونتگاههای غیر قانونی و خود مختار به عنوان سکونتگاه عدوانی، باعث میشود که روشهای مقابلهای و دشمنیجویانه نسبت به آنها به روشهای حمایت از آنها تغییر کند.
آبرام، مراحل ایجاد سکونتگاههای غیرقانونی را پیروزی مناطق شهری برای ایجاد سرپناه و مسکن قلمداد میکند و آن را به وسیله قانون اجبار تعریف میکند (turber john, 1969).
پایین (1977) تعبیر مشابهی به کار میبرد و گسترش سکونتگاه غیر قانونی را در چشمانداز سراسر ناشی از رشد شهری جهان سوم و معلول آن قلمداد میکند.
به طور کلی رشد سکونتگاههای غیر قانونی و نامنظم و شکلگیری مناطق حاشیهنشین شهری به دلیل حذف اقشار کمدرآمد از نظام برنامهریزی و سیاستگذاریها بوده است.
در ذیل به چند مورد از تحقیقات انجام گرفته توسط مهندسین مشاور با نظارت وزارت راه و شهرسازی در ایران اشاره میشود:
1ـ حاشیهنشینان تهران بهمن 1350
2ـ کپرنشینان بوشهر مرداد 1351
3ـ حاشیهنشین بندرعباس بهمن 1351
4ـ حاشیهنشین همدان و کرمانشاه اردیبهشت 1352
5ـ حاشیهنشین اهواز مهر 1354
سؤالات تحقیقاصلیترین سؤال تحقیق این است که دولت در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی چه رویکردهایی را اتخاذ نموده است؟ آیا این رویکردها در دوره های مختلف موجب پایداری سکونتگاههای غیررسمی شده است؟
ـ آیا ساکنان مجموعههای تجمیع شده از زندگی در این مجموعهها، نسبت به مکان قبلی زندگی خود، رضایت دارند؟
ـ آیا ساکنان مجموعههای تجمیع شده مایلند که مجموعههای مسکونی در اطراف محل سکونت آنها توسعه یابد و بالعکس، آیا ساکنان اطراف مجموعههای تجمیع شده حاضرند در مجموعههای مشابه زندگی کنند و یا حداقل، در ساخت آن مشارکت داشته باشند؟
ـ راه حل بهبود مساله چیست و یا به عبارتی با چه راه حلی می توان به پدیده اسکان غیررسمی در بندرانزلی پایان داد؟
فرضیات تحقیقالف : :هر چقدر وسعت زمین ساکنین محله نویر کوچکتر باشد تمایل افراد به تجمیع بیشتر است.
ب : کمکهای ویژه همچون وام در تصمیم گیری ساکنین سکونتگاهها ی غیر رسمی جهت نوسازی واحد و سازماندهی مجدد زمین موثر است.
روششناسی تحقیقروش کار توصیفی – تحلیلی است که با توجه به موضوع مورد مطالعه در نظر داشتن اصل علیّت در کلیه مراحل تحقیق، ضرورت کاربرد شیوهای ترکیبی از کلیه روشهای رایج در علوم انسانی اعم از جغرافیا و علوم اجتماعی که شامل تحقیق تاریخی، توصیفی، تحلیل و تجربی برای رسیدن به اهداف بود، لازم آمد تحقیق با یک روش سیستماتیک علمی بر پایه چهار اصل جغرافیایی تحقیقی (علیّت، ارتباط، تعمیم و تحول) و با مجموعهای از تعاریف در خصوص مسائل شهری و اسکان غیررسمی و پیشفرضهای مشخص شده و سعی شده آمار و اطلاعاتی جمعآوری شود که در تأیید یا رد پیشفرضها نقش عمدهای داشته باشد و ما را به هدفمان نزدیکتر کند.
روش گردآوری اطلاعات
گردآوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق یکی از مراحل اساسی آن است. مرحله گردآوری اطلاعات آغاز فرآیندی است که طی آن تحقیق، یافتههای میدانی و اسنادی را گردآوری میکند و به روش استقرایی به فشردهسازی آنها از طریق طبقهبندی و سپس تجزیه و تحلیل میپردازد و فرضیههای تدوین شده خود را مورد ارزیابی قرار میدهد و در نهایت حکم صادر میکند و پاسخ مسأله تحقیق را به اتکای آن مییابد، به عبارتی محقق به اتکای اطلاعات گردآوری شده واقعیت و حقیقت آن را آن طور که هست کشف میکند.
در این تحقیق، برای گردآوری اطلاعات از روشهای اسنادی، پیمایشی و مشاوره استفاده میشود. در روش اسنادی این تحقیق، کتابها، مقالات، مجلات مختلف، اسناد تصویری و نقشههای در زمینه موضوع تحقیق مورد نظر مطالعه و بررسی خواهند شد.
ابزار گردآوری اطلاعات
ابزار گردآوری اطلاعات در روش کتابخانه ای به صورت فیش برداری، جدول و کروکی و…..
بانک های اطلاعاتی و شبکه های کامپیوتری و ماهواره ای بوده و در روش میدانی از پرسشنامه، دوربین عکاسی و غیره استفاده شده است.
عمدهترین ابزاری که برای جمعآوری اطلاعات اسنادی در این تحقیق استفاده میشود، فیشهای تحقیقی میباشند. در روش پیمایش (پرسشنامهای) در این تحقیق، که همان جمعآوری اطلاعات درباره نگرشها نسبت به برخی از پدیدهها است تا فرآیند رفتاری مربوط به آن بهتر درک شود، به جمعآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامهها به صورت سؤالات بسته و همچنین مصاحبه با افرادی که در این زمینه میتوانند به پیشبرد تحقیق کمک نمایند، پرداخته میشود.در روش مشاوره، در این تحقیق، هم از روش مشاهده آشکار مستقیم و هم روش مشاهده پنهان استفاده میشود. همچنین با تهیه عکسهای مناسب در این تحقیق میتوان به اطلاعات خوبی دست یافت.
جامعه آماری ونمونه تحقیقروش انجام این پژوهش «اسنادی و پیمایشی» است که در سال 1391 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه شهروندان ساکن محله نویر(لزوماًکسانی که مالک بودند) که در قسمت غربی بندرانزلی واقع گردیده باجمعیت تقریبی 1500نفر واز نظر شرایط کلی زندگی، بافتهای قدیمی ، گسترش بی قاعده و بی نظم زمین و نیز ابعاد تقریباً کوچک زمین دچار کاستی هایی می باشند ، تشکیل می دهند.حجم نمونه 276 نفر می باشد.
مشکلات و موانع تحقیقمسلماً هیچ تلاش و تحقیق بدون مواجهه با بعضی از مسائل و مشکلات به نتیجه نخواهد رسید ولی بعضی از مشکلات ماهیتاً غیرقابل پیشبینی هستند و مواجهه با آنها نیز نوعی تجربهاندوزی است و دلسردی بدنبال ندارد. ولی بعضی دیگر ناشی از نگرش خاص مسئولین سازمانها و مراجع مختلف مورد مراجعه است. عدم همکاری این سازمانها آثار نامطلوبی بر نگرش محقق خواهد گذاشت که متأسفانه در این تحقیق با چنین مشکلاتی مواجهه بودیم ولی سعی نمودیم خصوصیت یک محقق را که همانا صبر و مقاومن و تلاش برای بدست آوردن مواد خام مورد نیاز از منابع مختلف است را حفظ نمائیم. اهم مشکلات تحقیق به شرح ذیل بودهاند:
1ـ عدم وجود اطلاعات مدون و مشخص قابل جمعآوری و استناد: بدلیل عدم وجود سابقه پژوهش در خصوص ناحیه غیررسمی مورد مطالعه، اطلاعات قابل توجهای پیرامون آنها موجود نبود.
2ـ حیطه موضوعی پژوهش: گستردگی موضوعی پژوهش در وجوه مختلف تاریخی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، اجرائی و ساماندهی از عمدهترین عوامل وسعت پژوهش میباشد.
3ـ اصولاً اجتماعات اسکان غیررسمی نسبت به هرگونه اقدام و افرادی خارج از آن اجتماعات در خصوص خود حساسیت نشان میدهند. از این رو پذیرش این افراد به سختی میسر میگردد. این ویژگی در خصوص ناحیه مذکور نیز صادق بوده است. از این رو امکان ورود و ارتباط با آنها را برای نگارنده سخت کرده بود.
4ـ عدم پاسخگوئی صحیح به سوالات» معمولاً پرسششوندگان با فرهنگ شک و بدبینی با نگارنده برخورد نمودهاند. از این رو گاهاً با چهره و رفتاری کاملاً مظلومانه در ارائه اسخی درست احتیاط کرده و یا سرباز میزدهاند. از این رو بر مدت و حجم مصاحبه افزوده و روند مطالعه را کند کرده است.
5ـ عدم همکاری مسئولین بعضی از سازمانهای مختلف برای در اختیار گذاشتن آمار و اطلاعاتی از قبیل سازمان مسکن و شهرشازی، سازمان برنامه و بودجه، مرکز آمار و … که در صورت ارائه آمار نیز ملزم به پرداخت وجه نمودند (فکر کردند که ما نیز مهندسین مشاور هستیم) و در بعضی مواقع حتی با ارائه نام معتبر از دانشگاه نیز همکاری ننمودند.

183515144145فصـــل دوم
« مرور منابع/ ادبیات تحقیق/ پیشینه تحقیق »
00فصـــل دوم
« مرور منابع/ ادبیات تحقیق/ پیشینه تحقیق »

مرور منابع/ ادبیات تحقیق/ پیشینه تحقیق
مفاهیم و واژگان تحقیقساماندهی
سامان به معنی ترتیب و اسباب و آرایش و به مرور ساختن چیزها و کارهاو نظام و رواج آن و سامان دادن به معنی نظم و ترتیب و سر و صورت دادن است (دهخدا، 1345: 190 و 188). در ساماندهی با یک سازمان کارکردی- فضایی سروکار داریم که پس از شناخت این سازمان و با توجه به اهداف مدنظر و با لحاظ نقاط ضعف و قوت و همچنین امکانات به تجدید آن پرداخته می شود (خاکساری، 1383: 129). پس ساماندهی را می توان به مجموعه فعالیتهایی اطلاق کرد که منجر به ارتقا و بهبود وضعیت کالبدی و کارکردی یک محیط م ی گردد و هدف نهایی آن بهبود شرایط زیست و محیط سکونت انسانهاست.
مسکن مسکن مکانی فیزیکی است و به عنوان سرپناه، نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب میآید. در این سرپناه نیاز های اولیه خانواده، مانند: خوراک، استراحت، وحفاظت در برابر شرایط جوی تأمین می شود (اهری و دیگران، 1367: 7). مسکن معادل کلمه لاتین Housing، به عنوان یک پناهگاه است. به یک «دستاورد» و یا «فرآیند» گفته می شود که در برگیرنده فضای فیزیکی درون و بیرون از ساختمانهاست که خانواده در آن زندگی و رشد می کنند و سپس رو به زوال میروند (سیف الدینی، 1385: 165). پس، مسکن علاوه بر فضای خانه، کل محیط سکونت را نیز در بر می گیرد.
سکونتگاه غیررسمی اسکان غیررسمی تاکنون در ایران با نامهای مختلفی به کار برده شده، بویژه: حاشیهنشینی، زاغهنشینی، مسکن نابهنجار، اسکان خود انگیخته، اسکان خودجوش (حاتمی نژاد و همکاران، 1385: 133). برای درک ماهیت و مشخصات سکونتگاههای غیررسمی برخی از ویژگیهای آنها عبارتند از: «سکونتگاههای غالبا واقع در خارج از عرصه قانونی شهر(کلهرنیا، 1382: 221) که به صورت شتابان وغیرقانونی شکل گرفتهاند (سرگزی، 1386: 15) و دارای حداقل تسهیلات و ضروریات زندگی هستند (صادقی، 1385: 222) مساکن آنها با مصالح ارزان قیمت و گاه دست دوم، عمدتا یک طبقه، به وسیله خود ساکنان در بافتی فشرده با دسترسی نامناسب ساخته شدهاند (اعتماد، 1382: 4) و ساخت و ساز، تملک و تصرف زمین و تامین خدمات زیربنایی در آنها خارج از چارچوبهای معمول و متعارف رسمی صورت میگردد (شیخی، 13824: 426)
بر اساس سند توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی، این گونه سکونتگاهها در ایران دارای سه ویژگی عمده اند:
مسکن سازی شتابزده توسط استفاده کنندگان که عمدتا به علت نداشتن پروانه ساختمانی و پیروی نکردن از برنامه ریزی رسمی شهرسازی، مجموعهای نابسامان را به وجود آورده است؛
پیوستگی عملکردی با شهر اصلی و گسست کالبدی از آن با تجمعی از اقشار عمدتا کمدرآمد و فقیر؛
محیطی با کیفیت پایین زندگی و کمبود شدید خدمات و زیربناهای شهری و تراکم بالای جمعیتی (وزارت مسکن وشهرسازی، 1382: 2ـ1)
اسکان غیر رسمی
اسکان غیررسمی یکی از چهرههای بارز فقر شهری است که در درون یا مجاور شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ) به شکلی خودرو، فاقد مجوز ساختمان و برنامهریزی رسمی شهرسازی، با تجمعی از اقشار کمدرآمد و سطح نازلی از کمیت و کیفیت زندگی شکل میگیرد و با عناوینی همچون حاشیهنشینی، اسکان غیررسمی، سکونتگاههای خودرو و نابسامان نامیده میشود. با توجه به نارسا بودن اصطلاح حاشیهنشینی و آلونکنشینی برای کلیه اشکال این پدیده، اصطلاح اسکان غیر رسمی، با تعبیری گستردهتر به جای حاشیه نشینی و آلونک نشینی بکار میرود. از این رو اصطلاح اسکان غیر رسمی شامل حاشیهنشینی و اشکال متعدد میباشد (کمانرودی،1377 :19).
حاشیه نشینی
مفهوم حاشیه نشینی به معنای اعم، شامل تمام کسانی است که در محدوده اقتصادی شهرساکن هستند ولی جذب اقتصاد نشدهاند. جاذبه شهرنشینی و رفاه شهری، این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار می کشد و اکثراً مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذراندن بهتر زندگی راهی شهرها می شوند (یاوری، 1383: 612).
حاشیهنشینان کسانی هستند که در شهر سکونت دارند ولی بنابه عللی نتواستهاند جذب نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرشده و از خدمات شهری بهرهمند گردند (عابدینی، 1364: 137). اگرچه به نظر میرسد مهاجرت عامل اصلی شکلدهی و رشد مناطق حاشیهنشینی در شهرهاست ولی واقعیت این است که بخشی از حاشیهنشینان ساکنین همیشگی شهر می باشند که به علت فقر اقتصادی در واحدهای مسکونی غیرمتعارف، غیراستاندارد وسکونتگاههای غیر رسمی زندگی می کنند واحدهایی که بعضاً از حداقل امکانات و ملزومات بهداشتی ورفاهی محروم می باشند.
چارلز آبرامز(charles abrams) حاشیه نشینی را با این خصوصیات تعریف می کند. ساختمان واحدهای مسکونی، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوارض طبیعی نظیر سیل دیده می شود و می تواند به صورت زاغه ویا منطقه زاغه نشینی معرفی گردد (شکویی، 1348، 41).
مارشال کلینارد در تعریف حاشیه نشینی چنین می گوید :
حاشیه نشینی، خردهفرهنگی با مجموعه از ارزش و هنجارهاست که در محلهایی با بهداشت کم، انحرافات اجتماعی و ویژگیهای دیگر از جمله انزوای اجتماعی همراه است .
فضای زندگی غیررسمی و نامتعارف شهری که بازتاب فضای بیمارگونه از اقتصاد مدیریت ضعیف و برنامهریزی فضایی – منطقهای و معلول بیعدالتیهای اجتماعی – اقتصادی در سطح ملی – استانی و محلی است (حاتمینژاد، 1382، 149).
اگر حاشیه نشینی را به عنوان یک مکان در نظر آوریم به دلیل پایین بودن نرخ زمین و یا عدم نیاز به اجازه ساخت و ساز و یا نبودن نظارت و کنترل دولتی راندهشدگان از متنها با هجوم به این محدودهها سبب تداعی شدن این سبک از واژه در اذهان عمومی شده اند حالتی که شخص در قالب آن فرو رفته و در حالت زندگی کردن است وهمیشه امید به فردایی بهتر دارد.
انواع حاشیهنشینی
حاشیه نشینی به سه قسمت تقسیم میشود: – حاشیهنشینی برون شهری – حاشیهنشینی درونشهری – حاشیهگزینی.
حاشیهنشینی برون شهری
این قسم حاشیه نشینی که اکثراً در اطراف کلان شهرها ست به کرامت میتوان سخن راند: استان تهران به عنوان یک نمونه کامل از انواع مسائل اجتماعی پدیده حاشیهنشینی را به مثابه معضل اجتماعی در خود جای داده است حاشیه نشینی از نوع برون شهری بیشتر در جنوب وجنوب غرب تهران به چشم میخورد با کمی دقت در نقشه شهر تهران متوجه میشویم که وجود کوهها از شمال تا شمال شرق امکان مهاجرت این دسته از حاشیهنشینان را به این قسمت محدود کرده است. از سوی دیگر اتوبانها وبزرگ راههایی که در جنوب و غرب تهران وجود دارد حرکت به سمت مرکز را راحتتر کرده است در حالیکه به دلیل تمرکزگرائی ارگانهای دولتی و غیر دولتی و بازارها و ساختمانهای تجاری در مرکز شهر حرکت حاشیهنشینها برای کار و بسیاری جهات دیگر از جنوب و غرب به سهولت و حتی هزینههای کمتر صورت میگیرد.
حاشیهنشینی درون شهری
برخلاف حاشیهنشینی برونشهری، حاشیهنشینی درون شهری عمری بسیار طولانی دارد و پدیده تازهای نیست در تمام کشورهای دنیا چنین مناطقی را میتوان یافت چنین محدودههایی با وجود اینکه در درون کلان شهرهاست اما از سایر مناطق با خط قرمزی جدا شده است گویی ساکنین این مناطق هم حاشیهنشین هستند با این تفاوت که با فاصله کمتری نسبت به حاشیهنشینهای برونشهری در متن شهرها زندگی می کنند.
آنچه که حائز اهمیت است این است که این دسته را خطر بیشتری در مقابل نا امنی و بزهکاری تهدید می کند اولاً همان نزدیکی بیشتر آنها به متن حاشیه ها و الگوبرداری که آنها به خاطر این ارتباط دارند و احتمال اشتباه بودن این الگوسازی که ممکن است با آن مواجه شود علاوه براین چون آنها خود را یک متننشین میدانند خواهان همان برخورد اجتماعی و تساوی در امکانات رفاهی هستند که برای دیگر مناطق وجود دارد به همین علت در جهت رفع کمبودهای موجود دست به واکنش خود جوش می زنند.
حاشیه گزینی
افراد متمکن و ثروتمند در جامعه برای فرار از هیاهو و ترافیک همه روز و محیط تنشزا و دغدغههایی که در کلان شهر دارند اغلب مکانهایی آرام و دنج و خوش آب و هوا را برای استراحت و تفریح خود انتخاب میکنند هر از چند گاهی هم مثل آخر هفتهها در این مکان میگذرانند. اگر در تهران این مورد را بررسی کنیم مکانهایی مثل لواسانات، دیزین، کلاردشت از این جمله می باشد.
شهرنشینی و اسکان غیررسمی در کشورهای شمالیبه لحاظ تاریخی شهری شدن کشورهای شمالی به کلی جریانی متفاوت از کشورهای جنوب داشته است. در غرب همزمان با رشد صنایع، شهرها نیز گسترش یافتند و انقلاب صنعتی به این جریان موجی عظیم بخشید. گسترش سریع شهری در انتظار انقلاب صنعتی قرن 18 بود، و در خلال قرن 19 رشد صنایع نساجی، آهن، فولاد، صنایع مهندسی به گسترش کمنظیر، منچستر، گلاسکو، لیوریول، بیرمنگام و شهرهای مقر کارخانجات نساجی لانکاشایر انجامید. در فرانسه، ایالات متحده، آلمان و ژاپن نیز وضع به همین منوال بود (پیران، 1366، 58 الف).
ورود ماشین به صحنه زندگی اجتماعی اقتصادی و بهرهبرداری مادی بیجان تحولی عمیق در تمام ابعاد، مادی و غیرمادی بوجود آورد. تولیدات کارخانجات افزایش یافت. رشد جمعیت تشدید گردید. شهرنشینی سرعت گرفت و شهرهای جدید بوجود آمد.
به واقع در کشورهای شمال رشد شهرنشینی حاصل رشد پایههای تولیدی و صنعتی بود. فشار ظلم در روستاها از یکسو و نیز گسترش صنعت از سوی دیگر موجب ترویج افکار برابرطلبانه و آزادیخاهانه و بالاخره مهاجرت به شهرها گردید. صنایع به شدت به نیروی کار احتیاج داشتند، تا جایی که کارگر از آفریقا و آسیا میآوردند. بردگان نیز همزمان با رشد تکنولوژی به این خیل مهاجرین از روستا به شهر افزوده شدند.
هجوم دهقانان به شهرها با رفتن ماشینآلات و ابزار به روستا و تبدیل فعالیت روستایی به مزرعهداری سوداگرانه که طالب بازار جهانی بوده همراه گشت. لذا تعادلی بین نیروی کار و ماشین برقرار گردید (به طور مثال در ایالات متحده در سال 1910 شاغلان در بخش کشاورزی 6/31 درصد کل شاغلان بودند اما در سال 1990 سهم آنها تنها 4 درصد بوده است. در فرانسه سهم شاغلان کشاورز در سال 1991 بالغ بر 41 درصد اما در سال 1979 تنها 9 درصد بوده است. سهم اشتغال کشاورزی در ژاپن از 8/85 درصد در سال 1872 به 2/11 درصد در سال 1979 کاهش پیدا کرده است. در حالی که در کشورهای جنوب بطور مثال در ایران، با اینکه در دوره 70ـ1338 سطح زمینهای کشاورزی 8/1 برابر و ارزش تولیدات آن (به قیمت ثابت) 9/4 برابر شده اما تعداد شاغلان این بخش در حد 2/3 میلیون نفر ثابت مانده است. در کشورهای شمال همگان با رشد صنعت، تولید سوداگرانه محصولات کشاورزی نیز رواج یافت. لذا تعادلی بین 3 بخش کشاورزی، صنعت و خدمات برقرار گشت و فقط بعدها ظرفیت تولیدی فوقالعاده بالای اجتماعات سرمایهداری که اقتصادهای ملی جهان سوم را در خود جذب کرده بود بخش سوم یا خدکات را رشدی در خور بخشید (پیران، 1366، 59).
با توجه به مباحق فوق شهری شدن جهان سرمایهداری طی دویست سال و در اکثر نقاط حداقل در آغازین مراحل به تأنی صورت گرفته است و طی این مدت به سوی ایجاد شهرهای متوسط 250 تا 1 میلیون نفر بوده است و در گنار چنین شیکه شهری سرفاً چند شهر با سرعتی بیشتر رشد کردهاند بخشید (پیران، 1366، 59 الف). تراکم و انبوهی در این شهرها باعث اجرای اولین اقدامات ساماندهی شهر به وسیله کسانی چون بارون هسمان شهردار وقت پاریس در 1870 گردید. لیکن پس از گذشت دورانهای اولیه صنعتی شدن و رواج اصلاحات و نوسازی شهری برای مدتها با مشکلات شهری جدی (به استثنای جرائم شهری) روبرو نبوده، اجزاء اصلی و خدماتی مورد نیاز البته نه برای همه از قبیل طراحی شده است. به استثنای مناطق فقیرنشین، مشکا مسکن در اکثر شهرها حاد و فوری نبوده است و به آغازین مراحل رشد سرمایهداری آن هم در شهرهای بزرگ محدود شده و میشود بخشید (پیران، 1366، 59 الف). این پدیده که در ابتدای دهه 1970 میلادی گمان میرفت در کشورهای شمال از میان رفته و یا در حال امحاء باشد بعد از اعمال سیاستهای جدید اقتصادی موسوم به «آزادسازی» دوباره ظاهر گشت و در اساس در محلات قدیمیتر شهرهای آن که موسوم به (Downtown) یا مرکز شهر است بروز مینماید و عمدتاً در آنها مهاجرین خارجی و رنگینپوستان سکونت میجویند. به عبارتی دیگر بدمسکنی در این کشورها در بافت و بناهای موجود شهرهایشان ایجاد میشود (وزارت مسکن و شهرسازی، 1374، 11).
با تمام تفاسیر همانطور که در سابقه حاشیهنشینی گفته شده، خاستگاه حاشیهنشینی در کشورهای صنعتی جهان واقع شده است بسیاری از شهرهای معروف کشورهای پیشرفته جهان هنوز بخش معدودی از جمعیت خود را در میانه زاغهها، خرابهها، گتوها نگهداری میکنند. برای مثال: بیدون ویل (حلبی آباد) در شهر پاریس، محله هارلم در نیویورک و گتوهای سکاگو قابل ذکر است (حاتمینژاد، زمردیان، 1372، ص 4 الف). البته کشورهای شمال همانند کشورهای جنوب با پدیده اسکان غیررسمی به صورت خلقالساعه و خودرو در حاشیه شهرها مواجه نیستند.
حاشیهنشینی در جهانبا کل جمعیت 166 میلیون نفر در سال 2001 ، زاغه نشینان 72 درصد جمعیت شهری در جنوب خط صحرا در آفریقا را تشکیل میدهند انتظار میرود تا سال 2020 جمعیت آنها به 325 میلیون نفر افزایش یابد یعنی چیزی بیشتر از جمعیت کنونی کشور ایالات متحده آمریکا.
در کشور هند طبق آمار بدست آمده حدود 30 درصد مردم در نواحی زاغه نشین (حاشیه ) زندگی میکنند.
در کشور ترکیه حدود 24 واحد مسکونی با کیفیت بسیارپایین در محدوده حاشیه به صورت زاغه موجود می باشد.
شهرنشینی و اسکان غیررسمی در کشورهای جنوبهمانطور که بیان شد شهری شدن کشورهای شمال طی دویست سال و در اکثر نقاط حداقل در آغازین مراحل به تأنی صورت گرفته است در صورتی که این سیر در کشورهای جنوب به دلایل زیر جریان نیافت.
1ـ تمرکز قدرت و عدم پراکندگی 2ـ تسلط شهر بر روستا (برخلاف اروپا) 3ـ ادغام نظامهای سرمایهداری کشورهای شمال با اقتصاد معیشتی کشورهای جنوب (سازمان برنامه و بودجه زنجان؛ 1370، 8ـ5).
البته باید توجه داشت که اگر تا سالهای دهه 1950 شهرنشینی و شهری شدن جهان بیشتر معلول گسترش شهرهای کشورهای شمال بود از جنگ جهانی دوم به این سوی کشورهای جنوب در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، شهری شدن آرام گذشته را به کناری نهاده شتابان در مسیر شهری شدن به پیش تاختهاند تا بدانجا که براسا تخمینهای موجود سهم عمده جمعیت جهان در شهرهای بزرگ آینده به این قبیل کشورها تعلق دارد، علاوه آنکه بسیاری به ظهور علائم فرآیند کاهش شهری شدن و سهرگریزیدر ایالات متحده و سایر کشورهای شمال اشاره دارند و مدعی آن شدهاند که در آیندهای نه چندان دور شهرگریزی در جهان پیشرفته رواجی تام و تمام خواهد یافت، پس میتوان نتیجه گرفت که شهری شدن آینده جهان عمدتاً بر ردوش کشورهای عقب نگه داشته شده آسیایی، آفریقایی، آمریکای لاتین قرار خواهدداشت (پیران، 1366، 58).
آمار جمعیت شهرهای بزرگ جهان سوم گویای این واقعیت است که گاه حتی تا حدود 30 درصد جمعیت این کشورها در تنها شهر بزرگ آن متمرکز شدهاند (بوینس آیرس با بیش از 11 میلیون جمعیت ـ حدود 30 درصد از جمعیت 30 میلیونی آرژانتین را دربرگرفته است. طبق آمار منتشره در سال 1987 از 11 شهر بزرگ دنیا (با جمعیت بیش از 7 میلیون نفر) 7 شهر بزرگ در جهان سوم قرار داشته و پیشبینی میشود در سال 2025 از 27 شهر بزدگ دنیا با جمعیتی بیش از 5 تا 10 میلیون 18 شهر بزرگ متعلق به کشورهای جنوب است. همچنین در این سال جمعیت شهرهای بزرگ کشورهای جنوب 914 میلیون نفر را شامل میشود در حالی که جمعیت شهرهای بزرگ جهان صنعتی به 444 میلیون خواهد رسید.
به لحاظ تاریخی نظام سرمایهداری جهانی نقش بسزایی را در پیدایش و گسترش چنین شهرهایی بازی کرده است. به طور کلی کشورهای سرمایهداری برای غارت منابع و امکانات سایر نقاط، سرمایهداری را در کشورهای جنوب گسترش میدهند و از این طریق آنها نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این کشورها را دستخوش دگرگونی میسازند.
کشورهای جنوب در مواجه با نظام سرمایهداری در رابطه با نیازهای آن نظام، شهری شدن معاصر خود را آغاز کرده است و لذا فرآیند شهری شدن، برونزا یا تحمیل شده از خارج بوده است. با شروع این فرآیند، شبکه همگون صنعتی (در صورت وجود) کاملاً تحت تأثیر قرار گرفته، چند شهر و در اکثر موارد فقط یک شهر با سرتی چشمگیر رشد خود را آغاز کرده است و تمامی تحولات فضایی ـ مکانی کشور تحت تأثیر این شهر یا چند شهر محدود بوده است این امر به پدیده بزرگ سری یا «ماکروسفالی» در شبکه شهری کشورهای جنوب جهان بخشیده و تمامی تحولات اقتصادی، جمعیتی حتی سیاسی و اداری کشور را تحتالشعاع قرار داده است. بزرگ سری در شبکه شهری (از نظر تاریخی) به عدم امکان پیش جغرافیایی الگویی مصرف سرمایهداری صادره به کشورهای جنوب زیرسلطه، خاصه در آغاز رابطه بین این دو جهان، باز میگردد شبکه زیربنایی کشورهای جنوب، به علت توسعهنیافتگی تاریخی خود قادر به جذب غیرمتمرکز الگوی مصرف غرب نیست و ایجاد چنین شبکه زیربنایی از یکسو پرهزینه و از سوی دیگر در شرایط عدم وجود نیروی انسانی ماهر، ابزار و سرمایه محلی یا عدم تمایل به سرمایهگذاری، طولانی و گاه غیرممکن است. لذا تمرکزگرایی براساس ترکیب عامل خارجی (تمایل به ادغام ملی در اقتصاد سرمایهداری جهانی) و عامل داخلی (ناتوانی شبکه زیربنایی موجود و ممکن نبودن ایجاد ان در کوتاهمدت) به اصل اساسی، بنیادین و هدایتکننده فرآیند شهری شدن کشورهای جنوب بدل میشود (پیران، 1366، 59).
سرمایهداری آنچنان ماهرانه کارکرد شهرها را به دگرگونی کشاند که کمتر کسی متوجه آن گشت، شهرهای جنوب در شبکه سنتی خود در پیوند با روستا تکیه بر مازاد تولید روستائیی داشت اما نفوذ سرمایهداری، شهرها را به قطبهای سرمایهداری جهانی متصل ساخت (سازمان برنامه و بودجه استان زنجان، 1370).
طی این فرآیند که توسعه یافتن، مدرن شدن، صنعتی شدن، پیشرفت، رشد اقتصادی، … خوانده میشود. نرخ مبادله بین شهرها و روستاها، به زبان روستاها تغییر کرد و با مرکزیت یافتن شهر و راه یافتن رسانههای همگانی به روستا و یا آمد و شد بین شهر و روستا، انبوه روستاییان به شهر روانه میشوند (پیران، 1366، 30).
در شهرهای بزرگ کشورهای جنوب نیز گرچه بخش قابل توجهی از درآمد کشوری به سوی کلان شهرها خاصه پایتخت روان میگردد. لیکن سرازیر شدن شبانهروزی مهاجرین تازهنفس و رشد همه سویه شهر، رساندن خدمات شهری به شهروندان را به کار الهه مغضوبی شبیه کرده است که به کشیدن آب اقیانوس با سطلی بیته محکوم است. معضل آموزش و پرورش، بهداشت روانی و جسمانی، رسانیدن آب آشامیدن سالم، برق و گاز، طراحی حمل و نقل شهری، جمعآوری زباله و دفع فاضلاب، پاک نگه داشتن مسیلها، زیباسازی محیط خاصه برای محرومان و کمدرآمدها روز به روز سختتر و پیچیدهتر میشود. از همه مهمتر به جای برنامهای کردن شهر و نظارت بر رشد آن و نحوه آن اسکان غیررسمی به نحوی دم افزون بینظمی و اغتشاش شهری کشورهای جنوب را تشدید میکنند. تشدید مهاجرت به شهرها از یک سو و عدم مدیریت صحیح به توسعه فیزیکی شهر از سوی دیگر موجب اسکان غیررسمی در شهرهای کشورهای جنوب شده است (پیران، 1366، 60).
شهرنشینی و اسکان غیررسمی در ایرانجامعه ایرانی از دیرباز شاهد همزیستی سه نظام معیشتی بوده است، که در کنار هم و متأثر از هم تا دوران معاصر به حیات خود ادامه دادهاند. این سه نظام به ترتیب پیدایش تاریخی خود عبارتند از: نظام ایلیاتی، نظام مبتنی بر زراعت (روستانشینی) و بالاخره نظام شهرنشینی.
لیکن پایه شهرنشینی به شکل امروزی تقریباً از سال 1300 شروع شد و از این تاریخ به بعد با نفوذ نظام سرمایهداری جهانی در ایران رابطه ارگانیک میان سه نوع زندگی در ایران از بین رفت و توسعه حالت برونزا گرفت و در جهت انباشت سرمایه پیش رفت و سهر مرکزی جانشین سه نوع زندگی شد و اشاعه الگوی مصرفی مدرن در کشور به دلیل ناتوانی زیرساخت آن منجر به تمرکز فوقالعاده شبکه شهری در پایتخت و چند شهر کشور شد. به علت تضاد شدید اقتصادی، اجتماعی که بین شهر و روستا پدید آمد گرایشهای شهرنشینی را در ایران تقویت کرده و موج مهاجرتهای روستایی را سبب گردید بدین ترتیب تمامی شرایط و تسهیلات لازم برای توسعه شهرنشینی شتایان فراهم شد، و شهرها یکی پس از دیگری به گسترش فضایی خود دست زدند، در حالی که حاشیهنشینی و خرابهنشینی در جای شهر و در داخل و خارج آن گسترش پیدا میکرد، جمعیت روزافزون در این مکانها بر روی هم انباشته میشدند و بدین صورت شهرنشینی مشکلزا نمایان گردید.تحولات شهری ایران را از سال 1299 تا حالص حاضر میتوان به دو قسمت رشد شهرنشینی بطئی یا آرام (1340ـ1300) و رشد شهرنشینی سریع (بعد از 1340) تقسیم کرد. در دهه 1320 تا 1300 از آنجا که ساختار تولید و ساختار جمعیت روستایی تغییر نکرده بود در نتیجه مهاجرت چندانی جز در موارد خشکسالی یا آنچه که مربوط به سربازگیری بوده دیده نمیشد (6/9 درصد در سال) در دهه بعد (32ـ 1320) که رکود شهری ناشی از جنگ جهانی دوم موجب رکود روستا گردید، مهاجرت با کندی از روستا به شهر آغاز شد (2/1 درصد در سال) و در دهه آخر قبل از اصلاحات ارضی یعنی دهه (42ـ1322) با رونق نسبی زندگی شهری و عمده شدن نسبیمازاد اقتصاد حاصل از درآمد نفت، بخش کشاورزی اهمیت خود را نسبتاً از دست داد و شکاف شهر و روستا بیشتر شد در نتیجه مهاجرت روستاییان به شهر نیز افزایس یافت (4/1 درصد در سال) به هر حال مهاجرت به وسعت دوره بعد از اصلاحات ارضی نبوده است.اما آنچه که به عنوان رشد شتابان شهرنشینی آغاز شد بعد از سالهای 1340 بود. انجام اصلاحات ارضی در اوایل دهه 40 افزایش درآمد حاصل از نفت، جذب سرمایههای داخلی و خارجی به منظور سرمایهگذاری در بخش صنعت در درون شهرها، سیاستهای توسعهی شهر و تصویب فرهنگ شهری و ایجاد زمینهی تضاد شدید اقتصادی بین شهر و روستا، گرایشهای شهرنشینی را در ایران تقویت کرده و موج مهاجرتهای روستایی را سبب گردید. (نظریان، اصغر، 1374، 194).
پیدایش دلارهای نفتی در سالهای 1350 هـ . ش (1970 . م) از افزایش بیسابقه قیمت نفت ناشی شده و نقش دولت روزی بخش و قانونگذار و مجری را بیش از پیش تحکیم میکند. بخش خدمات ـ عمدتاً دولتی به نحوی بیسابقه به ضرر دو بخش کشاورزی و صنعت گسترده میشود و درآمد حاصل از نفت باعث سوق دادن جامعه به سوی مصرف، بیهیچ حرکت تولیدی میشود و به جای ایجاد تاسیسات و تجهیزات زیرساختی مناسب برای توسعه درونزا، در جهت نیازهای توسعه برونزا به کار گرفته میشود. بخش خدمات به عنوان سومین بخش اقتصادی، بیهیچ ارتباطی با دو بخش تولیدی بزرگ و بزرگتر میگردد و گردش سوداگرانه سرمایه و پول را سبب میگردد. مهاجرت روستایی در حاشیه این گردش، مکان استقرار خویش را در حاشیه شهر باز مییابد.
اگر شهرهای مختلف ایران را بررسی کنیم خواهیم دید که تهران تغییر جهشی عجیب را دارا می-باشد. در شهرهایی مثل شهر اصفهان، تبریز، شیراز تغییراتی نسبت به گذشته میبینیم ولی در شهرهای کوچکتر این جهش کمتر خواهد بود. جدول شماره (2-1 ) تحولات جمعیت شهری و روستایی ایران را طی سالهای 1355 تا 1375 نشان میدهد همانطور که ارقام مندرج نشان میدهد. با گذشت زمان از میزان روستانشینی کاسته و بر میزان شهرنشینی افزوده میشود. بیشترین گرایش شهرنشینی مربوط به مقطع انقلاب اسلامی (1357) بوده است.
جدول ‏21: تحولات جمعیت شهری و روستایی ایران طی دو دهه گذشتهسال جمعیت متوسط رشد
کل کشور به هزار نفر شهری درصد روستایی درصد سالانه (درصد)
هـ . ش 1355 709/33 03/47 97/52 91/3
1365 445/49 29/54 2/45 46/2
1370 837/55 02/57 23/42 47/1

Related posts: