بانک پایان نامه های روانشناسی

بانک پایان نامه های ارشد - رشته روانشناسی - پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی عمومی,پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی کودکان,پایان نامه روانشناسی استثنائی-با فرمت ورد - متن کامل-

بانک پایان نامه های روانشناسی

بانک پایان نامه های ارشد - رشته روانشناسی - پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی عمومی,پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی کودکان,پایان نامه روانشناسی استثنائی-با فرمت ورد - متن کامل-

پژوهش user7-37

علیرغم تحقیقات گسترده پیرامون واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، منطق پشتوانه آن کماکان بحث برانگیز باقی مانده است. واکنش کمتر از حد که یکی از ناسامانی های بازار کارای سرمایه می باشد ، در حوزه ادبیات مالی رفتاری […]

  

سایت دانلود پژوهش ها و منابع علمی

سایت دانلود پژوهش ها و منابع علمی دانشگاهی فنی تخصصی همه رشته ها – این سایت صرفا جهت کمک به گردآوری داده ها برای نگارش پژوهش های علمی و صرفه جویی در وقت پژوهشگران راه اندازی شده است

پژوهش user7-37

پژوهش user7-37

پژوهش user7-37

مقدمه PAGEREF _Toc381739399 \h 821-4)آمار توصیفی داده ها PAGEREF _Toc381739400 \h 822-4)اندازه گیری عدم اطمینان اطلاعاتی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی PAGEREF _Toc381739401 \h 841-2-4)شاخص KMO و آزمون بارتلت PAGEREF _Toc381739402 \h 852-2-4)نتایج نهایی تحلیل عاملی PAGEREF _Toc381739403 \h 873-4)آزمون نرمال بودن داده ها PAGEREF _Toc381739404 \h 884-4)آزمون فرضیه اول PAGEREF _Toc381739405 \h 905-4)آزمون فرضیه دوم PAGEREF _Toc381739406 \h 946-4)خلاصه فصل PAGEREF _Toc381739407 \h 97فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهاد ها
مقدمه PAGEREF _Toc381739408 \h 991-5)خلاصه تحقیق PAGEREF _Toc381739409 \h 992-5)نتیجه گیری و تفسیر نتایج PAGEREF _Toc381739410 \h 1023-5)پیشنهادات تحقیق PAGEREF _Toc381739411 \h 1044-5)محدودیت های تحقیق PAGEREF _Toc381739412 \h 1065-5)پیشنهادات جهت تحقیقات آتی PAGEREF _Toc381739413 \h 1066-5)خلاصه فصل PAGEREF _Toc381739414 \h 106
فهرست جداول
1-2)مطالعات پیشین651-4)آمار توصیفی پرتفوی های تشکیل شده بر مبنای نوع اخبار و درجه عدم اطمینان اطلاعاتی832-4)آمار توصیفی پرتفوی های تشکیل شده بر مبنای عملکرد گذشته و درجه عدم اطمینان اطلاعاتی843-4)نتایج آزمون کفایت نمونه KMO و آزمون بارتلت864-4)نتایج مقادیر ویژه و واریانس تبیین شده عامل ها875-4)نمرات عاملی هر یک از متغیر ها886-4)آزمون کلموگروف – اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن توزیع بازدهی ها برای شرکت های با اخبار خوب و بد در دو سطح عدم اطمینان اطلاعاتی خیلی کم و خیلی زیاد897-4 آزمون کلموگروف – اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن توزیع بازدهی ها برای شرکت های برنده و بازنده در دو سطح عدم اطمینان اطلاعاتی خیلی کم و خیلی زیاد)908-4)مقدار میانگین بازده و آزمون مقایسه میانگین پرتفوی های تشکیل شده بر مبنای نوع اخبار در دو سطح عدم اطمینان اطلاعاتی929-4)نتایج آزمون مقایسه میانگین تفاوت بازده پرتفوی های دارای اخبار خوب و بد در دو سطح عدم اطمینان اطلاعاتی9310-4) مقدار میانگین بازده و آزمون مقایسه میانگین پرتفوی های تشکیل شده بر مبنای عملکرد گذشته در دو سطح عدم اطمینان اطلاعاتی9511-4) نتایج آزمون مقایسه میانگین تفاوت بازده پرتفوی های برنده و بازنده در دو سطح عدم اطمینان اطلاعاتی971-5)خلاصه نتایج تحقیق104فهرست نمودارها
1-2)نمودار فرآیند تصمیم گیری36فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه هدف این تحقیق بررسی رابطه عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می باشد. عدم اطمینان اطلاعاتی سابقه ای طولانی در ادبیات مالی دارد و پیشینه آن حتی به پیش از تئوری های نوین مالی باز می گردد. نایت (1928) در اثر مشهور خود میان ریسک و عدم اطمینان تمایز برقرار نمود. بر مبنای نظر وی ریسک را می توان به طور ضمنی از طریق تعیین احتمال هر یک از پیامدهای ممکن اندازه گیری کرد. اما در مورد عدم اطمینان ، اطلاعات دقیق و کاملی برای ارزیابی و تعیین احتمال مربوط به آن وجود ندارد.
السبرگ (1961) در یکی از نخستین تحقیقاتی که موجب ایجاد علاقه نسبت به موضوع عدم اطمینان اطلاعاتی در تحقیقات دانشگاهی گشت ، به این نتیجه دست یافت که افراد علاوه بر ریسک ، نسبت به عدم اطمینان اطلاعاتی نیز واکنش منفی نشان می دهند و از آن گریز دارند( السبرگ ، 1961 ).
عدم اطمینان اطلاعاتی به معنای ابهام پیرامون ارزش بنیادی شرکت می باشد که ممکن است از دو منبع متفاوت ناشی گردد:1)ویژگی های ذاتی کسب و کار یا صنعت، نظیر نوآوری های تکنیکی و مخارج تحقیق و توسعه بالا، و 2)رویه های افشای شرکت، شامل استانداردهای حسابداری و افشای داوطلبانه مدیران(ژانگ ،2006). منبع نخست را می توان به فرصت های رشد آتی و منبع دوم را به عدم تقارن اطلاعاتی مربوط دانست.
با طرح تئوری پرتفوی مارکوئیتز (1952) تمرکز تحقیقات مالی در زمینه قیمت گذاری دارایی ها عمدتا بر ریسک و پاداش پذیرش آن متمرکز گشت. مدل های نئوکلاسیک قیمت گذاری دارایی ها نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای شارپ (1964) بر این فرض استوارند که توزیع دریافتی های حاصل از دارایی های ریسکی برای همه سرمایه گذاران قبل از اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری آشکار می باشد. هم چنین این مدل ها بر فرض کامل بودن اطلاعات متکی هستند و بدین ترتیب مساله عدم اطمینان اطلاعاتی را نادیده می انگارند. طرح فرضیه بازار کارا ، که توسط فاما در دهه 1970 مطرح شد نیز بر شدت این مساله افزود.
اگرچه فرضیه بازار کارا در طول دو دهه به الگوی غالب در مدل های مالی بدل گشت ، اما به تدریج و با پدیدار شدن ناسامانی های متعدد در بازار سرمایه تردیدهای جدی نسبت به روایی این نظریه ایجاد شد. یکی از ناسامانی های عمده مشاهده شده در بازار سرمایه ، واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می باشد.
1-1)بیان مسالهنظریه بازار کارای سرمایه ، که توسط فاما در دهه 1970 مطرح شد و توجه بسیاری از اندیشمندان مالی را به خود جلب کرد ، به دو فرض بسیار مهم تکیه دارد . اول اینکه سرمایه گذاران در تصمیم گیری های خود در بازار ، رفتار منطقی و عقلایی دارند. ثانیا آنها بر اساس آخرین اطلاعات و اخبار به خرید و فروش اوراق بهادار اقدام می کنند. در نتیجه قیمت اوراق بهادار همیشه به ارزش ذاتی آن نزدیک است و هیچ گونه فرصت آربیتراژی نیست( راعی و همکاران ، 1390 ). در پارادایم سنتی مالی فرض می شود که کلیه عوامل موجود در اقتصاد عقلایی عمل می کنند و قیمت اوراق بهادار برابر با ارزش ذاتی آن است. و بدین ترتیب بازارها به شیوه ای کارا عمل می نمایند. نتیجه پذیرش فرضیه بازارهای کارا این است که قیمت های واقعی برابر با ارزش ذاتی هستند. به عبارت ساده تر ، بر اساس این فرضیه ، این قیمت ها که توسط عوامل عقلایی تنظیم شده اند ، صحیح هستند. در یک بازار کارا ، نمی توان منفعتی را به طور رایگان بدست آورد. هیچ کدام از راهبرد های سرمایه گذاری نمی تواند اضافه بازده تعدیل شده با ریسک حاصل کند.به عبارت دیگر ، بازده های بدست آمده دقیقا متناسب با ریسک شان است( فلاح پور و راعی ، 1383 ).
اما در طول سالهای اخیر شواهد تحقیقی بسیاری ، چالش های جدی را در برابر دیدگاه سنتی مالی ، که مدعی قیمت گذاری عقلایی اوراق بهادار بر مبنای کلیه اطلاعات عمومی می باشد ، قرار داده است. برخی از فراگیرترین این ناسامانی ها عبارتند از :
قابلیت پیش بینی بازده بر مبنای رویداد ها
شتاب کوتاه مدت (خود همبستگی کوتاه مدت بازده برای یک سهم و کل بازار)
برگشت بلند مدت (خودهمبستگی منفی بلند مدت بازده ها)
نوسان پذیری بالای قیمت دارایی ها در مقایسه با ارزش های بنیادی
حرکت تدریجی کوتاه مدت قیمت سهام بعد از اعلام سود در مسیری که به وسیله سود غیر منتظره مشخص شده است( دانیل و همکاران ، 1998 ).
با توجه به ناسامانی های متعدد مشاهده شده که با نظریه بازار کارا در تعارض قرار داشتند ، پارادایم جدید مالی رفتاری در تشریح علل شکل گیری این ناسامانی ها و تبیین آنها پا به عرصه نهاد. ادبیات مالی رفتاری دو پایه اصلی دارد. یکی محدودیت در آربیتراژ که بر این اساس عنوان می شود سرمایه گذاران به راحتی نمی توانند از فرصت های آربیتراژ بدست آمده استفاده نمایند. زیرا این کار مستلزم پذیرفتن برخی ریسک ها است. دومین پایه مالی رفتاری ، روانشناسی است که با استفاده از آن رفتار و قضاوت سرمایه گذاران و هم چنین خطاهایی که اشخاص در هنگام قضاوت مرتکب می شوند، بررسی می شود( راعی و فلاح پور ، 1383).
همان گونه که در بالا اشاره شد ، واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران یکی از ناسامانی های موجود در بازار سرمایه است که با نظریه بازار کارا در تعارض قرار دارد. در بازار کارا اطلاعاتی که در بازار منتشر می شود به سرعت بر قیمت اوراق بهادار اثر می گذارد. به عبارت بهتر بازار نسبت به اطلاعات جدید حساس بوده و نسبت به آنها واکنش نشان می دهد. البته واکنش قیمت ها باید متناسب با محتوای اطلاعاتی باشد که به بازار وارد می شود و تعدیل قیمت ها به گونه ای انجام شود که به ارزش ذاتی اوراق نزدیک شود. اگر بازار به اخبار و اطلاعات جدید واکنش مناسب نشان ندهد و یا اینکه واکنش قیمت به اطلاعات جدید با تاخیر صورت گیرد ، در آن صورت بازار از کارایی اطلاعاتی برخوردار نیست. در یک سری از تحقیقات انجام شده شواهد به دست آمده حاکی از آن است که بازار به اطلاعات و اخبار واکنش بسیار کند و آرام نشان می دهد. بر خلاف بازار کارا که قیمت سهام ظرف چند ساعت و یا چند دقیقه نسبت به اطلاعات جدید واکنش نشان می دهد( سرهنگی ، 1389 ).
مندن هال (1991) یکی از نخستین کسانی بود که شواهدی بدست آورد که بر اساس آن تحلیل گران موسسه ولیولاین به عنوان یک گروه مهم از مشارکت کنندگان در بازار ، در پیش بینی های خود به سودهای سه ماه جاری واکنش کمتر از اندازه نشان می دهند.
باید گفت که واکنش کمتر از حد به اخبار سود یک نشانه ای از برگشت به سمت میانگین می باشد به طوری که اطلاعات مورد بررسی به اندازه کافی جهت حمایت از یک تصمیم سرمایه گذاری مربوط نمی باشد. بدین ترتیب واکنش کمتر از حد یک تعدیل کننده قیمت ها نسبت به رویدادها یا اعلامیه های شرکت تعریف می شود و به موقعیتی اطلاق می گردد که افراد جهت واکنش کامل و سریع به اطلاعات جدید شکست می خورند(سرهنگی ، 1389).
علیرغم تحقیقات گسترده پیرامون واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، منطق پشتوانه آن کماکان بحث برانگیز باقی مانده است. واکنش کمتر از حد که یکی از ناسامانی های بازار کارای سرمایه می باشد ، در حوزه ادبیات مالی رفتاری قرار گرفته است و همان گونه که گفته شد تئوری های مالی رفتاری بر مبنای دو پایه اساسی شکل گرفته اند: 1)تورش های رفتاری سرمایه گذاران و 2)محدودیت آربیتراژ.
در این میان شواهد حاصل از ادبیات تحقیقی پیشین نشان می دهد که عدم اطمینان اطلاعاتی با هر دو عامل گفته شده دارای ارتباط است.
در یکی از جنبه های مرتبط با عدم اطمینان اطلاعاتی ، بر رابطه میان عدم اطمینان اطلاعاتی و تورش های رفتاری سرمایه گذاران تمرکز شده است. هرش لیفر (2001) در یکی از کامل ترین پیمایش ها پیرامون ادبیات مالی رفتاری بیان داشت که عدم اطمینان اطلاعاتی ممکن است موجب تشدید تورش های رفتاری میان سرمایه گذاران و در نتیجه ارزش گذاری نامناسب و انحراف قیمت سهام شرکت از ارزش بنیادی آن گردد. جهت ارزش گذاری نامناسب نیز به نوع تورش رفتاری بستگی دارد. هرش لیفر (2001) بیان داشت که بر اساس این شواهد ، سرمایه گذاران احتمالاً وزن کمتری را به اخبار انتشار یافته ای که ارزیابی آنها دشوار می باشد (عدم اطمینان اطلاعاتی آنها بالاست)تخصیص داده، و در نتیجه تمایل به اطمینان بیش از حد به اطلاعات شخصی خویش و یا تکیه بیش از اندازه به ارزشیابی های پیشین دارند.
مدل های رفتاری شامل دانیل و همکاران (1998،2001) و هونگ و استین (1999) چارچوب تئوریک مرجعی را برای ارزیابی اثر عدم اطمینان اطلاعاتی بر واکنش کمتر از حد فراهم آورده اند.
دانیل ، هرش لیفر و سابرامانیام (1998،2001) مدلی از سرمایه گذاران را توسعه دادند که نسبت به اطلاعات شخصی خویش اطمینان بیش از حد دارند و دارای تورش موفقیت منتسب به خویش می باشند. آنها عقیده داشتند که سرمایه گذاران زمانی تمایل به اطمینان بیش از حد دارند که بازخورد قیمت یا اطلاعات جدید غیر قطعی باشد.
از سوی دیگر عدم اطمینان اطلاعاتی به طور ضمنی ریسک آربیتراژ را افزایش می دهد. دیلونگ و همکاران (1990) این بحث را مطرح ساختند که سرمایه گذاران غیرمنطقی احتمالاً تحت تاثیر بازخورد قیمت مثبت سهام قرار خواهند گرفت و بنابراین برای آربیتراژ گران راهبرد ساده تر پیروی از سرمایه گذاران منطقی و نه تصحیح آنها می باشد.
علاوه بر این همراه با افزایش عدم اطمینان اطلاعاتی هزینه تحصیل و کسب اطلاعات افزایش می یابد، و بدین ترتیب فرآیند همگرایی بین قیمت سهام شرکت و ارزش بنیادی آن با تاخیر مواجه می شود. بنابراین آربیتراژگران ممکن است برای اجتناب از ریسک نقدشوندگی و تحمل هزینه های اضافی ، خنثی و بی طرف باقی بمانند. زمانی که عدم اطمینان اطلاعاتی در سطح شرکت و یا بازار افزایش می یابد ، خطر آربیتراژ نیز افزایش می یابد. در نتیجه سرمایه گذاران خبره حتی با وجود داشتن اطلاعات کامل نسبت به ارزش های صحیح ، ممکن است که به طور موقت از بازار اجتناب نمایند (شلیفر و ویشنی ، 1997).
در مجموع و با توجه به مطالب گفته شده می توان انتظار داشت ، که افزایش عدم اطمینان اطلاعاتی منجر به تشدید واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، که یک از ناسامانی های موجود در بازار سرمایه می باشد ، گردد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می باشد و به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا افزایش عدم اطمینان اطلاعاتی منجر به تشدید واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می گردد و یا خیر؟
2-1)اهمیت و ضرورت موضوعطرح فرضیه بازارهای کارا تاثیر شگرفی بر تئوری های مالی و حسابداری داشت. پذیرش فرضیه بازار کارا، چگونگی نقش و وضعیت گزارشگری مالی را تحت تاثیر خویش قرار می دهد. بر همین اساس وجود ناهنجاری در فرضیه کارا می تواند بر جهت گیری های آتی تئوری های حسابداری و گزارشگری مالی اثرگذار باشد.
در این ارتباط اسکات (2006) با برشمردن برخی از ناسامانی های بازار کارای سرمایه اظهار می دارد که وجود این ناسامانی ها و انحراف قیمت سهام از ارزش ذاتی آن می تواند منجر به اصلاحاتی در نظام گزارشگری مالی نظیر توسعه استفاده از ارزش های منصفانه گردد. تا از این طریق فرآیند تعیین ارزش ذاتی تسریع شده و کارایی عملیات بازار بهبود یابد. به طور کلی در صورتی که بازار به صورت کامل کارا نباشد، بهبود گزارشگری مالی می تواند باعث کاهش ناسامانی ها و در نتیجه بهبود عملیات بازار گردد.
واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران نیز یکی از ناسامانی های بازار کارا می باشد. در این پژوهش به بررسی اثر عدم اطمینان اطلاعاتی بر واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران پرداخته می شود. انتظار بر آن است که افزایش عدم اطمینان اطلاعاتی موجب تشدید واکنش کمتر از حد شود.
از سوی دیگر نتایج پژوهش هوآ(2011) نشان می دهد که عدم اطمینان اطلاعاتی به طور عمده ای ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. یکی از ابزارهای موثر جهت کاهش عدم تقارن طلاعاتی گزارشگری مالی می باشد. بدین ترتیب می توان گفت بهبود گزارشگری مالی می تواند منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و درنتیجه عدم اطمینان اطلاعاتی گردد. این موضوع نیز می تواند باعث کاهش واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران و در نهایت بهبود کارایی بازار گردد.
بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی ناکارایی های موجود در بازار سرمایه و نقش عدم اطمینان اطلاعاتی در این ناکارایی ها می باشد. نتایچ پژوهش می تواند در درک نقش و اهمیت گزارشگری مالی مفید واقع شود.
3-1)هدف تحقیقهدف از این تحقیق بررسی رابطه عدم اطمینان اطلاعاتی با واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می باشد. این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا افزایش در عدم اطمینان اطلاعاتی نسبت به یک واحد تجاری باعث تشدید واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، به عنوان یکی از ناسامانی های بازار کارای سرمایه ، می گردد و یا خیر.
4-1)پرسش های تحقیقپرسش این تحقیق آن است که آیا عدم اطمینان اطلاعاتی باعث تشدید واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می شود؟با توجه به آنکه برای بررسی وجود واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، سودآوری راهبرد معاملاتی شتاب باید مورد بررسی قرار گیرد پرسش های پژوهش را می توان به شکل زیر مطرح نمود :
1)آیا بین میزان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، مبتنی بر سودآوری راهبرد شتاب سود ، رابطه مثبت معناداری وجود دارد؟
2) آیا بین میزان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، مبتنی بر سودآوری راهبرد شتاب قیمت ، رابطه مثبت معناداری وجود دارد؟
5-1)فرضیه های تحقیقبر اساس پرسش های گفته شده در بالا فرضیه های پژوهش به صورت زیر قابل طرح اند:
فرضیه 1 : بین میزان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، مبتنی بر سودآوری راهبرد شتاب سود ، رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
فرضیه 2 : بین میزان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، مبتنی بر سودآوری راهبرد شتاب قیمت رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
6-1)روش شناسی تحقیقبر مبنای نحوه گردآوری داده ها ، پژوهش ها به دو دسته تحقیقات آزمایشی و غیر آزمایشی (شبه آزمایشی) طبقه بندی می شوند. از آن جا که در این تحقیق ، از اطلاعات تاریخی برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است ، می توان آن را در زمره تحقیقات غیر آزمایشی طبقه بندی نمود.
از سوی دیگر تحقیقات را از منظر هدف آن ، به دو دسته تحقیقات بنیادی یا پایه ای و تحقیقات کاربردی تقسیم نموده اند. از آن جا که نتایج این تحقیق ناظر به کاربردهای مشخصی در عمل می باشد ، می توان آن را در زمره تحقیقات کاربردی طبقه بندی نمود.
هم چنین تحقیقات به دو دسته علی و غیر علی تقسیم شده اند. تحقیق علی زمانی اجرا می شود که تعیین رابطه علت و معلولی مشخصی لازم باشد. ولی اگر محقق صرفاً بخواهد عوامل مهم و مرتبط با مساله را شناسایی کند ، به مطالعه همبستگی روی می آورد. از آن جا که این تحقیق به بررسی رابطه میان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می پردازد ، می توان آن را در زمره تحقیقات همبستگی طبقه بندی نمود.
7-1)قلمرو تحقیق1-7-1)قلمرو مکانی – جامعه و نمونه تحقیقجامعه آماری به کل گروه افراد ، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق می خواهد به تحقیق درباره آنها بپردازد. اعضای جامعه از نظر برخورداری از یک صفت خاص با یکدیگر اشتراک دارند. نمونه مجموعه کوچکی از جامعه آماری و مشتمل بر برخی اعضای جامعه می باشد.
جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه آماری این تحقیق نیز شامل شرکت هایی می شود که واجد تمامی ویژگی های زیر باشند:
برای رعایت قابلیت مقایسه دوره مالی آن ها منتهی به پایان اسفند ماه باشد.
شرکت های مورد نظر حداقل قبل از سال 1386 در بورس پذیرفته شده باشند و تا پایان سال 1390 از بورس خارج نشده باشند.
جزء بانک ها و موسسات مالی (شرکت های سرمایه گذاری ، واسطه گری های مالی ، شرکت های هلدینگ ، و لیزینگ ها) نباشند.
تمامی داده های مورد نیاز آن ها در طی سال های تحقیق در دسترس باشد.
طی سال های 1386 تا 1390 تغییر فعالیت یا تغییر سال مالی نداده باشند.
از آن جا که در تحقیق حاضر بازده سهام نیز به عنوان یکی از متغیر های اصلی بررسی می شود ، وقفه معاملاتی بیش از 4 ماه در دوره تحقیق نداشته باشد.
در نهایت و با مد نظر قرار دادن محدودیت های بالا ، 106 شرکت باقیمانده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.
2-7-1)قلمرو زمانی – دوره تحقیققلمرو زمانی تحقیق از ابتدای سال 1386 تا پایان سال 1390 را در بر می گیرد.
3-7-1)قلمرو موضوعیموضوع این تحقیق بررسی رابطه عدم اطمینان اطلاعاتی با واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می باشد.
8-1)نحوه جمع آوری اطلاعاتچهار ابزار عمده برای جمع آوری داده ها وجود دارد. هر یک از این ابزار ها ، خود انواعی دارند که کاربرد های ویژه ای برای تحقیقات خاص دارند. این ابزار ها عبارتند از : 1)بررسی (مراجعه) به اسناد و مدارک ، 2)مشاهده ، 3)مصاحبه و 4)پرسشنامه (خاکی ، 1387).
با توجه به اینکه داده های مورد استفاده تحقیق حاضر از نوع داده های ثانویه هستند که از منابع دیگر به دست می آید ، طبق تعریف جزء روش اول می باشد ، بنابراین از روش بررسی اسناد و مدارک برای گردآوری داده های آماری و اطلاعات مربوط به ادبیات و پیشینه تحقیق استفاده شده است.
برای جمع آوری داده های مورد نیاز برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از نرم افزار ره آورد نوین و نیز اطلاعات موجود در سایت اینترنتی بورس اوراق بهادار تهران استفاده خواهد شد. ابتدا داده های جمع آوری شده را در قالب بانک اطلاعاتی ذخیره کرده و سپس با انتقال این داده ها به نرم افزارهای صفحه گسترده و بسته آماری علوم اجتماعی (SPSS) زمینه تجزیه و تحلیل داده ها فراهم می شود.
9-1)مدل تحقیق جهت آزمون فرضیه هاآزمون فرضیه های تحقیق ، در وهله نخست مستلزم عملیاتی سازی متغیر های تحقیق ، یعنی عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، و در گام بعدی اتخاذ یک راهبرد مناسب برای برقراری ارتباط میان این دو می باشد. در این بخش ابتدا شیوه اندازه گیری متغیر های اشاره شده مورد بحث قرار گرفته و سپس راهبرد مورد استفاده برای سنجش رابطه میان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران تشریح می گردد.
1-9-1)اندازه گیری عدم اطمینان اطلاعاتیدر ادبیات پیشین تحقیق ، از معیار های متفاوتی برای اندازه گیری عدم اطمینان اطلاعاتی استفاده شده است. در تحقیق حاضر ، با توجه به اطلاعات موجود در بازار سرمایه ایران و نتایج تحقیقات پیشین ، از سه معیار متفاوت برای اندازه گیری عدم اطمینان اطلاعاتی استفاده شده است. در این تحقیق ، به جای بررسی جداگانه هر یک از معیار های مزبور ، یک معیار جامع برای اندازه گیری عدم اطمینان اطلاعاتی استفاده شده است. در این روش ، ابتدا با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی ، به هر یک از معیار های عدم اطمینان اطلاعاتی مورد استفاده ، وزن مناسبی تخصیص داده می شود ، و در نهایت درجه عدم اطمینان اطلاعاتی با توجه به یک عامل واحد که متشکل از سه متغیر مورد استفاده می باشد استخراج می شود. در ادامه این بخش ، معیار های عدم اطمینان اطلاعاتی مورد استفاده توضیح داده شده ، و سپس شیوه استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی برای وزن دهی به این معیار ها ، تشریح می گردد.
1-1-9-1)معیار های عدم اطمینان اطلاعاتیبرای اندازه گیری عدم اطمینان اطلاعاتی از سه معیار زیر استفاده شده است :
نوسان نرخ بازده غیر عادی شرکت (IVOL ) :از طریق انحراف معیار مازاد نرخ بازده ماهانه شرکت نسبت به بازده بازار در 12 ماهه منتهی به تاریخ تشکیل هر پرتفوی محاسبه می شود.
پراکندگی پیش بینی سود هر سهم ( FD) : انحراف معیار سود هر سهم پیش بینی شده اولیه در بودجه و تعدیلات صورت گرفته در طی سال t.
خطای پیش بینی سود هر سهم ( FE ) : تفاوت بین سود هر سهم پیش بینی شده اولیه و واقعی در سال t.
2-1-9-1) اندازه گیری عدم اطمینان اطلاعاتی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملیمعمولاً در پژوهش ها به دلایل مختلف با حجم زیادی از متغیر ها روبرو هستیم. برای تحلیل دقیق تر داده ها و رسیدن به نتایجی علمی تر و در عین حال عملیاتی تر ، پژوهشگران به دنبال کاهش حجم متغیر ها و تشکیل ساختار جدیدی برای آن ها هستند. بدین منظور از تحلیل عاملی استفاده می کنند. تحلیل عاملی سعی در شناسایی متغیر های اساسی یا عامل ها (Factors) به منظور تبیین الگوی همبستگی بین متغیر های مشاهده شده دارد.
عامل متغیر جدیدی است که از طریق ترکیب خطی مقادیر اصلی متغیرهای مشاهده شده به صورت رابطه زیر برآورده می شود:
Fj=∑WjiXi=Wj1X1+Wj2X2+…+WjpXp
در این رابطه Xi بیانگر متغیر i ام، Wji ضریب نمره عاملی متغیر i ام و از عامل j ام، p تعداد متغیر ها و Fj عامل j ام است (مومنی و قیومی ، 1387).
2-9-1)اندازه گیری واکنش کمتر از حد سرمایه گذاراندر ادبیات پیشین تحقیق (که در فصل 2 مورد بررسی قرار خواهد گرفت) اشاره شده است که در صورت وجود واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، راهبرد سرمایه گذاری شتاب از سودآوری اضافی برخوردار خواهد بود. بدین ترتیب برای بررسی وجود و یا عدم وجود واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، از سودآوری راهبرد سرمایه گذاری شتاب استفاده شده است. بر این اساس در صورتی که راهبرد سرمایه گذاری شتاب از سودآوری اضافی برخوردار باشد به معنای پذیرفته شدن فرض واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران و در غیر این صورت به معنای عدم پذیرش فرض واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می باشد. با توجه به ضرورت شناخت راهبرد سرمایه گذاری شتاب و راهبرد مقابل آن ، ابتدا توضیح مختصری پیرامون راهبرد های سرمایه گذاری داده می شود.
1-2-9-1)نوع واکنش سرمایه گذاران و راهبرد های سرمایه گذاریشواهد حاصل از مطالعات دو دهه اخیر ، وجود همبستگی سریالی در قیمت سهام را نشان داده و این امر را ناشی از واکنش های نه چندان صحیح و منطقی سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات جدید می دانند. به عبارت دیگر این پژوهش ها نشان می دهند که سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات جدید واکنش بیش از حد یا واکنش کمتر از حد نشان می دهند که در صورت مشاهده و تایید هر یک از این مشاهدات می توان از طریق به کارگیری راهبرد سرمایه گذاری مناسب به بازده های مازاد بر بازده بازار با اهمیتی دست یافت. در این زمینه دو راهبرد سرمایه گذاری معرفی و توصیه شده است:
الف) راهبرد سرمایه گذاری معکوس : این راهبرد که بر اساس فرضیه واکنش بیش از حد اندازه سرمایه گذاران معرفی شده است ، توصیه می کند که سهامی که در گذشته عملکرد نامناسبی داشته اند (سهام بازنده) و بازار در حال حاضر نسبت به آنها بسیار بدبین است خریداری شده و سهام موفق گذشته که بازار نیز در حال حاضر نسبت به آنها بسیار خوش بین است (سهام برنده) فروخته شود تا در دوره های بعد که پدیده بازگشت بازده به وقوع می پیوندد ، به بازده مازاد با اهمیتی دست یافت.
ب) راهبرد سرمایه گذاری شتاب : در این راهبرد که بر اساس واکنش کمتر از حد مورد انتظار سرمایه گذاران معرفی شده است ، بیان می شود که سرمایه گذاران بنا به دلایلی قیمت های اوراق بهادار را بر اثر واکنش های کمتر از حد مورد انتظار نسبت به اطلاعات جدید به طور صحیح تعیین نکرده اند و می توان در دوره های میان مدت (حداکثر تا یک سال) بعدی از طریق خرید و یا نگهداری سهام برنده و فروش سهام بازنده به مازده مازاد با اهمیتی دست یافت( مهرانی و نونهال نهر ، 1387 ).
از آنجا که در این تحقیق به دنبال بررسی رابطه عدم اطمینان اطلاعاتی با واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران می باشیم ، از سودآوری راهبرد سرمایه گذاری شتاب برای ارزیابی واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران استفاده شده است.
2-2-9-1) اندازه گیری سود آوری راهبرد سرمایه گذاری شتابراهبرد شتاب انواع گوناگونی دارد که عبارتند از : شتاب سود و شتاب قیمت. در ادامه به توضیح هر یک از این دو و نحوه اندازه گیری آن پرداخته می شود.
1-2-2-9-1)اندازه گیری شتاب سودشتاب سود استدلال می کند ، سهامی که به تازگی شگفتی در سود داشته اند ، در آینده نزدیک نیز در همان جهت عمل خواهند کرد. به عبارتی سهامی تعدیل مثبت داشته اند ، در آینده نزدیک نیز بازدهی خوبی خواهند داشت(قالیباف و همکاران ، 1389). برای اندازه گیری شتاب سود از سود پیش بینی شده سالانه شرکت در ابتدای سال و تعدیلات آتی آن استفاده می شود. بر این اساس سهام شرکت به سه دسته تقسیم می شود. در صورتی که در پایان هر دوره سه ماهه شرکت اقدام به تعدیل مثبت در سود پیش بینی شده نماید به معنای «اخبار خوب» و در صورتی که اقدام به تعدیل منفی نماید به معنای «اخبار بد» می باشد. و در صورتی که هیچ گونه تعدیلی در سود پیش بینی شده سالانه صورت نگیرد به معنای «عدم وجود اخبار» می باشد. با توجه به تعریف ارائه شده در بالا ، در صورت وجود اثر شتاب سود ، میانگین بازده سهامی که در پرتفوی دارای اخبار خوب قرار گرفته اند باید بیش از میانگین بازده پرتفوی سهامی که دارای اخبار بد بوده اند باشد. در این تحقیق ، از بازده غیر عادی 3 ماه آتی برای اندازه گیری وجود اثر شتاب سود استقاده شده است. استفاده از بازه زمانی 3 ماهه برای آزمون پرتفوی در تحقیقات جیگادیش و تیتمن (1993) ، ، هوآ (2011) و قالیباف و همکاران (1389) مورد استفاده قرار گرفته بود.
2-2-2-9-1)اندازه گیری شتاب قیمت بر مبنای راهبرد شتاب قیمت ، سهامی که بر مبنای شاخص قدرت نسبی ، نسبت به بقیه عملکرد بهتری داشته اند انتخاب می شوند و در دوره مشخصی از زمان نگهداری می شوند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد ، با این رویکرد بازده اضافی نسبت به بازار بدست می آید(قالیباف اصل و همکاران ، 1389). برای اندازه گیری شتاب قیمت نیز از میانگین نرخ بازده 12 ماه گذشته (به عنوان دوره تشکیل) و 3 ماه آتی (به عنوان دوره آزمون) استفاده می شود. استفاده از این بازه های زمانی برای دوره تشکیل و آزمون پرتفوی ، در تحقیقات جیانگ و همکاران (2005) ، ژانگ (2006) و هوآ (2011) مورد استفاده قرار گرفته است. بدین منظور نخست سهام شرکتها بر مبنای میانگین نرخ بازده سهام در 12 ماه منتهی به تاریخ تشکیل پرتفوی از صعودی به نزولی رده بندی شده اند و به سه دسته تقسیم می شوند. دسته نخست که دارای بالا ترین نرخ بازده بوده اند به عنوان سهام برنده و دسته سوم که دارای پایین ترین نرخ بازده بودند به عنوان سهام بازنده تعیین می شوند.
بر مبنای راهبرد شتاب قیمت سهامی که در گذشته نرخ بازده بالا تری داشته اند در آینده نیز عملکرد بهتری خواهند داشت. بر این اساس اگر اثر شتاب قیمت وجود داشته باشد پرتفوی برنده باید در دوره 3 ماهه آتی نرخ بازده غیر عادی بیشتری را نسبت به پرتفوی بازنده داشته باشد.
3-9-1) اندازه گیری رابطه عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاراندر قسمت های قبل ، نحوه اندازه گیری هر یک از متغیر های عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران توضیح داده شد. در این قسمت به توضیح چگونگی بررسی رابطه متقابل میان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران پرداخته می شود. در این تحقیق از راهبرد مرسوم پرتفوی بندی بر مبنای عدم اطمینان اطلاعاتی و سیگنال های واکنش کمتر از حد استفاده می شود. این روش توسط جیانگ و همکاران (2005) ، ژانگ (2006) و هوآ (2011) مورد استفاده قرار گرفته است. در ادامه به توضیح جزئیات این روش بر مبنای هر یک از فرضیه های مطرح شده پرداخته می شود.
1-3-9-1)آزمون فرضیه اولفرضیه اول این پژوهش آن است، که بین میزان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، مبتنی بر راهبرد شتاب سود ، رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. در این فرضیه ، برای اندازه گیری واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، از سودآوری راهبرد معاملاتی شتاب سود استفاده شده است. همان گونه که گفته شد ، در بررسی راهبرد معاملاتی شتاب سود ، سهام به سه دسته دارای «اخبار خوب» ، «اخبار بد» و «بدون اخبار» تقسیم بندی می شوند. در صورت وجود شتاب سود ، میانگین بازده آتی سهام قرار گرفته در طبقه دارای «اخبار خوب» باید از میانگین بازده آتی سهام قرار گرفته در طبقه «اخبار بد» ، بیشتر باشد. برای بررسی رابطه متقابل میان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، از راهبرد پرتفوی بندی بر مبنای متغیر های مورد بحث استفاده شده است. بدین منظور نخست ، در ابتدای هر دوره سه ماهه (از ابتدای سال 1386) ، سهام را بر اساس تعدیلات سود پیش بینی شده سالانه شرکت به سه دسته تقسیم نموده ایم. در صورت تعدیل مثبت سود پیش بینی شده ، سهام در طبقه «اخبار خوب» قرار گرفته ، و در صورت تعدیل منفی سود پیش بینی شده ، سهام در طبقه «اخبار بد» قرار گرفته است. در صورت تغییر نیافتن سود پیش بینی شده نیز ، در طبقه «بدون اخبار» قرار می گیرند. از سوی دیگر سهام را بر مبنای درجه عدم اطمینان اطلاعاتی ، که با استفاده از روش های توضیح داده شده در بالا اندازه گیری شده است ، از نزولی به صعودی رده بندی شده و در 5 پرتفوی جداگانه (از خیلی کم تا خیلی زیاد) طبقه بندی می شود. سپس میانگین بازده غیر عادی 3 ماه آتی سهام در هر یک از این پرتفوی ها محاسبه می شود. پس از پایان دوره سه ماهه و آغاز دوره سه ماهه جدید ، مجددا پرتفوی های جدید بر مبنای روش توضیح داده شده در بالا تشکیل می گردد. در نهایت میانگین نتایج حاصل از 20 پرتفوی تشکیل شده در دوره تحقیق (از ابتدای سال 1386 تا پایان سال 1390) مورد آزمون قرار می گیرد.
برای بررسی اثر عدم اطمینان اطلاعاتی بر راهبرد شتاب سود ، به بررسی این موضوع پرداخته می شود که آیا سطح عدم اطمینان اطلاعاتی تفاوت بین بازدهی شرکت های دارای اخبار خوب و اخبار بد را تحت تاثیر خویش قرار می دهد و یا خیر.
2-3-9-1)آزمون فرضیه دومفرضیه دوم این پژوهش آن است ، که بین میزان عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، مبتنی بر راهبرد شتاب قیمت ، رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. در این فرضیه ، برای اندازه گیری واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران ، از سودآوری راهبرد معاملاتی شتاب قیمت استفاده شده است. در راهبرد شتاب قیمت بیان می شود ، که سهامی که دارای عملکرد بهتری در گذشته بوده است ، در آینده بازده بیشتری نسبت به سایر سهام خواهد داشت. در این راهبرد خرید برندگان گذشته و فروش بازندگان گذشته توصیه می شود. در این جا نیز مانند فرضیه اول ، از راهبرد پرتفوی بندی استفاده می شود. بدین منظور ، در ابتدای هر دوره 3 ماهه (از ابتدای سال 1386) سهام بر اساس بازدهی 12 ماه گذشته از صعودی به نزولی رده بندی می شود. سهام قرار گرفته در یک سوم بالایی به عنوان «سهام برنده» و سهام قرار گرفته در یک سوم پایینی به عنوان «سهام بازنده» طبقه بندی می شود. سهام یک سوم میانی نیز به عنوان «سهام میانه» نام گذاری می شوند. از سوی دیگر سهام را بر مبنای درجه عدم اطمینان اطلاعاتی ، از نزولی به صعودی رده بندی نموده و در 5 طبقه جداگانه تقسیم بندی می نماییم. و در نهایت میانگین بازده غیر عادی 3 ماه آتی هر یک از این طبقات محاسبه می شود. در این جا نیز پس از پایان دوره سه ماهه و آغاز دوره سه ماهه جدید ، مجددا پرتفوی های جدید بر مبنای روش توضیح داده شده در بالا تشکیل می گردد. در نهایت میانگین نتایج حاصل از 20 پرتفوی تشکیل شده در دوره تحقیق (از ابتدای سال 1386 تا پایان سال 1390) مورد آزمون قرار می گیرد.
برای بررسی اثر عدم اطمینان اطلاعاتی بر راهبرد شتاب قیمت ، به بررسی این موضوع پرداخته می شود که آیا سطح عدم اطمینان اطلاعاتی تفاوت بین بازدهی شرکت های برنده و بازنده را تحت تاثیر خویش قرار می دهد و یا خیر.
10-1)روش تجزیه و تحلیل داده هابخش اعظم فرضیه های پژوهشی در مدیریت و علوم رفتاری به منظور مقایسه دو جامعه آماری انجام می گیرد. برای آزمون این نوع فرضیه ها (چنانچه میانگین پذیر باشد) می توان از مراحل آزمون فرض آماری برای میانگین دو جامعه استفاده کرد. در این تحقیق از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه برای بررسی درستی یا نادرستی فرضیه های تحقیق استفاده می شود.
11-1)جنبه نوآوری تحقیقبرخی از جنبه های نوآوری تحقیق را می توان به شرح زیر برشمرد:
اگرچه در برخی از تحقیقات داخلی به بررسی واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران و سود آوری راهبرد سرمایه گذاری شتاب پرداخته شده است ، اما در هیچ کدام از این تحقیقات رابطه آن با عدم اطمینان اطلاعاتی مورد بررسی قرار نگرفته است. این تحقیق نخستین پژوهش داخلی است که به بررسی رابطه عدم اطمینان اطلاعاتی با واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران پرداخته است. و لذا می تواند به توسعه دانش موجود پیرامون واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران و ابعاد گوناگون آن کمک کند.
علیرغم اهمیت موضوع عدم اطمینان اطلاعاتی ، تا کنون پژوهش های اندکی به بررسی این موضوع در بازار سرمایه کشور پرداخته اند. در یکی از تحقیقات معدود در این زمینه حجازی و همکاران (1390) به بررسی محتوای اطلاعاتی هموارسازی در شرایط عدم اطمینان اطلاعاتی پرداختند. بنابراین این تحقیق می تواند منجر به توسعه دانش موجود در زمینه عدم اطمینان اطلاعاتی نیز منجر شود.
در این تحقیق از یک بازه زمانی متفاوت برای ارزیابی واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران و سود آوری راهبرد معاملاتی شتاب استفاده شده است. تحقیقات پیشین داخلی بازه زمانی 1386 تا 1390 را مورد بررسی قرار نداده اند.
اگر چه در تحقیقات خارجی موجود در این زمینه به بررسی رابطه عدم اطمینان اطلاعاتی و واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران پرداخته شده است ، اما در این پژوهش ها رابطه واکنش کمتر از حد و هر یک از معیار های عدم اطمینان اطلاعاتی به صورت جداگانه بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. در این تحقیق برای نخستین بار از تکنینک تجزیه و تحلیل عاملی برای اندازه گیری عدم اطمینان اطلاعاتی استفاده شده است.
12-1)ساختار تحقیقدر فصل اول کلیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. فصل دوم به بررسی مبانی نظری مرتبط با تحقیق و پیشینه برخی از تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع این تحقیق پرداخته می شود. در این فصل سعی می شود تا مبنایی برای توسعه فرضیه های پژوهش فراهم گردد. فصل سوم تحقیق به توضیح روش تحقیق اختصاص دارد. در این فصل مباحث مرتبط با روش شناسی تحقیق ، قلمرو مکانی و زمانی تحقیق ، فرضیه های تحقیق ، مدل تحقیق جهت آزمون فرضیه ها و چگونگی عملیاتی سازی متغیر های تحقیق و نیز روش تجزیه و تحلیل داده ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. فصل چهارم به تجزیه و تحلیل یافته های تجربی حاصل از اجرای آزمون های آماری می پردازد. و در نهایت در فصل پنجم به مرور و جمع بندی نتایج بدست آمده از تحقیق و نیز بیان پیشنهادات و هم چنین محدودیت های مترتب بر تحقیق خواهد پرداخت.
13-1)خلاصه فصلاین فصل به تشریح کلیات تحقیق اختصاص داشت. بر این اساس ابتدا به بیان مساله تحقیق پرداخته شده و از این رهگذر مبانی نظری مرتبط با توسعه فرضیه ها به صورت خلاصه ارائه گردید. سپس به توضیح پرسش های تحقیق و بیان عملیاتی فرضیه های آن پرداخته شد. در ادامه توضیح مختصری پیرامون گزاره های تحقیق از جمله قلمرو تحقیق ، روش شناسی تحقیق ، نحوه جمع آوری اطلاعات ، چگونگی عملیاتی سازی متغیر ها و مدل تحقیق جهت آزمون فرضیه ها ارائه گردید.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمهمطالعات بسیاری در دهه های اخیر بیان گر امکان پیش بینی روند آتی بازده سهام با استفاده از روند مشاهده شده آن ها در دوره های گذشته می باشد. تایید این امر در واقع چالشی با اهمیت برای فرضیه بازارهای کارا می باشد که از دهه 70 میلادی نظریه حاکم و مورد توجه بازارهای سرمایه کشورهای توسعه یافته می باشد. در این فرضیه بیان می شود که روند تغییر قیمت های سهام در بازارهای سرمایه از یک حرکت تصادفی پیروی نموده و لذا نمی توان روند آن را با استفاده از اطلاعات گذشته و موجود پیش بینی کرد. در فرضیه بازارهای کارا بیان می شود که سرمایه گذاران اکثراً آگاه و منطقی بوده و نسبت به اخبار و اطلاعات جدید واکنش صحیح و منطقی نشان می دهند؛ بدین ترتیب قیمت های سهام نسبت به اطلاعات جدید واکنشی سریع ، کامل و بدون تورش داشته و در هر لحظه از زمان نشان دهنده ارزش ذاتی و واقعی آن ها می باشد. ولی شواهد حاصل از مطالعات دو دهه اخیر ، وجود همبستگی سریالی در قیمت های سهام را نشان داده و این امر را ناشی از واکنش های نه چندان صحیح و منطقی سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات جدید می دانند. به عبارت دیگر ، این پژوهش ها نشان می دهند که سرمایه گذاران معمولاً نسبت به اطلاعات جدید واکنش بیش از حد اندازه و یا کمتر از حد مورد انتظار نشان می دهند که در صورت مشاهده و تایید هر یک از این مشاهدات می توان از طریق به کار گیری راهبرد سرمایه گذاری مناسب به بازده های مازاد بر بازده بازار با اهمیتی دست یافت(مهرانی و نونهال نهر ، 1387).
از سوی دیگر ادبیات مرتبط با عدم اطمینان اطلاعاتی نشان می دهد که این عامل ، یکی از متغیر های اثر گذار در تعیین انتظارات سرمایه گذاران و اتخاذ تصمیمات از سوی آن ها می باشد. عدم اطمینان اطلاعاتی به معنای ابهام در تعیین ارزش ذاتی شرکت می باشد و یکی از عوامل اصلی شکل گیری آن ، وجود مساله عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. مطابق با این ادبیات ، عدم اطمینان اطلاعاتی می تواند منجر به تشدید واکنش های غیر منطقی سرمایه گذاران و در نتیجه ناسامانی های بازار کارای سرمایه گردد. در این فصل به شرح مبانی نظری مرتبط با فرضیه بازار های کارا ، نقد های وارده بر آن ، عوامل اثر گذار بر شکل گیری ناکارایی در بازار ، و نیز اثر عدم اطمینان اطلاعاتی بر عوامل ناکارایی بازار سرمایه پرداخته می شود.
1-2) نظریه بازار کارای سرمایهبررسی رفتار قیمت و دارائیهای فیزیکی اوراق بهادار از آغاز شکلگیری بازارها مورد علاقه سرمایهگذاران بوده است و تحقیقات زیادی نیز در این زمینه انجام گرفته است. یکی از نتایج مهم این تحقیقات این است که به نظر میرسد، قیمتها تمایل دارند تا از یک حالت شبیه به گشت تصادفی تبعیت نمایند .
این تئوری اولین بار توسط بچلیر (1900) مطرح شد، ورکینگ (1934) آن را برای برخی قیمتها تأیید کرد و آلفرد کولز (1933 و 1937) برای قیمت سهام آمریکایی و کندال (1953) برای قیمت سهام و کالاهای انگلیسی آن را تأیید کردند . براساس این تئوری هیچ نوع همبستگی میان تغییرات قیمت متوالی در بازار دارائیها وجود ندارد .
در سال 1970، اوجین فاما نظریهای تحت عنوان فرضیه بازار کارا ارائه کرد . او رساله دکتری خود را به موضوع گشت تصادفی اختصاص داده بود . وی با استفاده از تغییرات لگاریتم قیمتهای 30 سهم و با استفاده از ضریب همبستگی به این نتیجه رسید که همبستگی بسیار ضعیفی بین تغییرات متوالی قیمتها وجود داشته و الگوی با اهمیتی در تغییرات متوالی قیمت سهام مشاهده نمیشود . بنابراین با استفاده از اطلاعات گذشته ، نمی توان قیمتهای آتی را پیشگویی کرد(ساده وند ، 1389).
طرح فرضیه بازار کارا مورد پذیرش گسترده اقتصاددانان حوزه آکادمیک قرار گرفت. بر اساس این فرضیه ، بازار های اوراق بهادار در انعکاس اطلاعات مربوط به یک ورقه بهادار یا کل بازار به صورت بسیار کارا عمل می کنند. بر این مبنا اطلاعات به سرعت در سطوح بازار پخش شده و بدون هیچ تاخیری در قیمت اوراق بهادار منعکس می شود. بنابراین تجزیه و تحلیل تکنیکی و بنیادی اوراق بهادار که سعی در برآورد قیمت آینده دارند، نمی توانند به سرمایه گذاران در شناخت اوراق بهادار با قیمت های اشتباه کمک کنند. بر مبنای این نگرش بازده حاصل از تشکیل پرتفوی بر اساس مطالعه تکنیکی قیمت ها یا تحلیل بنیادی شرکت ها ، لزوماً بیشتر از بازده حاصل انتخاب تصادفی یک پرتفوی با ریسک مشابه نخواهد بود(مالکیل ، 2003).
برای تحقق بازار کارا باید ویژگی های زیر برقرار باشد:

پژوهش

دسته‌بندی نشده

No description. Please update your profile.

LEAVE COMMENT

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.