بانک پایان نامه های روانشناسی

بانک پایان نامه های ارشد - رشته روانشناسی - پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی عمومی,پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی کودکان,پایان نامه روانشناسی استثنائی-با فرمت ورد - متن کامل-

بانک پایان نامه های روانشناسی

بانک پایان نامه های ارشد - رشته روانشناسی - پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی عمومی,پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی کودکان,پایان نامه روانشناسی استثنائی-با فرمت ورد - متن کامل-

پژوهش user7-31

1-9 روشهای گردآوری داده ها و ابزار مورد استفاده برای آنگردآوری داده ها به روش کتابخانه ای صورت خواهد گرفت. بدین ترتیب که در بخش پیشینه پژوهش پژوهش های انجام گرفته در زمینه موضوع پژوهش از کتب˓ مقالات معتبر و […]  

ارزش افزوده اقتصادی : ارزش افزوده اقتصادی معیار اندازه‌گیری عملکردی است که راه‌های منجر به افزایش یا از بین رفتن ارزش شرکت را به درستی محاسبه می‌نماید. این معیار نشان دهنده سود باقیمانده پس از کسر هزینه‌های سرمایه‌ای است. از دیدگاه حسابداری EVA عبارت است از تفاوت بین سود خالص عملیاتی بعد از مالیات (NOPAT) و هزینه سرمایه. ارزش افزوده اقتصادی (EVA) یک معیار عملکرد ساده تلقی می‌شود و تصویر واقعی از ایجاد ثروت برای سهامداران ارائه کرده و در اتخاذ تصیمات سرمایه‌گذاری و شناسائی فرصتهایی برای بهبود و توجه به منافع کوتاه‌مدت همانند منافع بلندمدت به مدیران کمک می‌کند.(چونگ˓ 1986).
فرمول محاسبه EVA:

Operating profit after tax: سود عملیاتی بعد از مالیات
Capital charge: سرمایه * هزینه سرمایه
Factor inputs: هزینه های عملیاتی + هزینه بهره
این مدل برگرفته از مقاله یانگ تان و کریستس فلوروس (2013) می باشد.
*نحوه محاسبه هزینه سرمایه:
هزینه کل سرمایه شرکت ، برابر است با میانگین موزون هزینه منابع مختلف وجوه مورد استفاده شرکت و ضریب (وزن) هر منبع نسبت به ساختار سرمایه شرکت محاسبه شده است . روش محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه به شرح فرمول زیر می باشد:
45720003810000
میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت در طی دوره مورد بررسی = WACC
نرخ موثر بدهی شرکت طی دوره مورد بررسی = kd
هزینه سهام عادی شرکت طی دوره مورد بررسی = ke
میانگین کل بدهی شرکت (ارزش دفتری) طی دوره مورد بررسی = D
میانگین حقوق صاحبان سهام عادی(ارزش دفتری) شرکت طی دوره مورد بررسی = S
سود خالص: سود معیار خلاصه ای از عملکرد شرکت است که بر مبنای حسابداری تعهدی اندازه گیری می شود. از آنجا که سود توسط عده زیادی از استفاده کنندگان به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد شرکت استفاده می شود اهمیت زیادی دارد. به عنوان مثال از سود برای برنامه پاداش دهی به مدیران اجرایی˓ در قراردادهای بدهکاران و همچنین برای تصمیم گیری اعتبار دهندگان و سرمایه گذاران استفاده می شود. استفاده کنندگان صورتهای مالی استفاده های گوناگونی از سود می کنند. آنها می توانند عملکرد مدیریت را ارزیابی کنند˓ توان سودآوری شرکت را در یک افق طولانی مدت ارزیابی کنند˓ سودهای آتی را پیش بینی کنند و مخاطرات سرمایه گذاری در شرکت یا اعتباردهی به آن را برآورد کنند.(طالب نیا ، 89). سود خالص ماهانه که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت از بورس اوراق بهادار استخراج شده است.
1-8-2 متغیرهای مستقلنوسانات بازار سهام : نوسانات˓ معیاری برای تغییر قیمت یک ابزار مالی در طول زمان است. به عبارتی نوسانات˓ اشاره به میزان عدم قطعیت و یا خطر در مورد اندازه تغییرات در ارزش یک ورقه بهادار دارد. نوسانات بالاتر به این معنی است که ارزش یک برگ ورقه بهادار می تواند به طور بالقوه ای دامنه ای وسیع از ارزشها را در بر گیرد. این بدان معنی است که قیمت اوراق بهادار در زمانی کوتاه می تواند به طوری چشمگیر در هر جهتی تغییر نماید و نوسانات پایین تر به این معنی است که ارزش یک ورقه بهادار به طوری چشمگیر نوسان ندارد و تغییرات در ارزش با سرعتی ثابت در طول زمان به وقوع می پیوندد. این متغیر از تقسیم بازده ماهانه سهم بر بازده ماهانه بازار بدست می آید.(تیلور̨2001)
رشد تولید ناخالص ملی : یکی از مقیاس‌های اندازه گیری در اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی در برگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید می‌شود. در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفته‌اند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمی‌شوند(میشیکین̨1991). این متغیر از سایت بورس استخراج می شود.
اندازه شرکت : که با لگاریتم گرفتن از کل دارایی های شرکت بدست می آید.
1-9 روشهای گردآوری داده ها و ابزار مورد استفاده برای آنگردآوری داده ها به روش کتابخانه ای صورت خواهد گرفت. بدین ترتیب که در بخش پیشینه پژوهش پژوهش های انجام گرفته در زمینه موضوع پژوهش از کتب˓ مقالات معتبر و مجلات علمی و پژوهشی˓ پایان نامه های دانشجویی و سایتهای اینترنتی معتبر گردآوری و مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. در فصل سوم نیز برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز جهت انجام پژوهش از سایت رسمی سازمان بورس اوراق بهادار تهران˓ بانکهای اطلاعاتی از قبیل نرم افزار ره آورد نوین و تدبیرپرداز˓ سایت بورس˓ ایران تحلیل˓ rdis (www.rdis.ir) و دیگر سایتهای معتبر استفاده خواهد شد.
بخش کتابخانه ای شامل کتاب مقالات معتبر˓ مجلات˓ منابع اینترنتی و غیره خواهد بود.
1-10 روشهای تحلیل داده هابرای تحلیل کلیت الگوی رگرسیونی از آماره F و برای معناداری ضرایب پارامترهای الگوی رگرسیون از آماره t استفاده می شود. برای انجام پژوهش ابتدا داده های جمع آوری شده در صفحه اکسل وارد می شوند و محاسبات اولیه مورد نیاز انجام خواهد گرفت. سپس˓ تجزیه و تحلیل نهایی با استفاده از مدلهای رگرسیون چند متغیره و روش آماری GMM انجام می شود.
1-11 روش نمونه گیری و تخمین حجم جامعهجامعه این رساله تمام شرکتهای سیمانی که سهامشان در بورس معامله می شود و با توجه به محدودیت های موجود و بر اساس روش حذف سیستماتیک خواهد بود.
1. اطلاعات کامل هر یک از شرکتهای مورد مطالعه طی قلمرو زمانی پژوهش موجود باشند.
2. شرکتها در طول دوره پژوهش تغییر سال مالی نداده باشند.
3. پایان سال مالی شرکتهای مورد مطالعه 29 اسفند ماه باشد.
4. توقف معاملاتی بیش از 30 روز نداشته باشند.
1-12 ساختار کلی پژوهش
در فصل اول کلیات پژوهش شامل تعریف موضوع˓ بیان مسئله˓ هدف و دلایل انتخاب موضوع˓ اهمیت پژوهش˓ فرضیات پژوهش˓ قلمرو پژوهش˓ تعاریف عملیاتی متغیرها˓ جمع آوری اطلاعات و محدودیتهای پژوهش بیان شده است.
در فصل دوم˓ مبانی نظری و پیشینه پژوهش ارائه شده است. این فصل دارای دو بخش است. بخش نخست در ارتباط با مبانی نظری پژوهش شامل تعریف و توضیح نوسانات بازار و بررسی چند پژوهش انجام گرفته در این زمینه و بحث با مدلسازی نوسانات و ویژگی های آماری بازده سهام (به عنوان معیاری برای نوسانات بازار سهام) می باشد.در بخش دوم که شامل پیشینه پژوهش است پژوهشهای داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه به ترتیب سال انجام ارائه شده است. نهایتا˓ این فصل نیز با مدلی مفهومی و جمع بندی و خلاصه مطالب به اتمام می رسد.
در فصل سوم˓ روش انجام پژوهش مطرح شده است. ابتدا˓ فرضیات پژوهش به همراه بیان آماری آنها بیان شده است. سپس جامعه آماری˓ منابع تهیه داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل آماری و روش آماری مورد استفاده برای تحلیل آنها مطرح شده است.
در فصل چهارم˓ یافته های حاصل از تحلیل آماری ارائه شده است. پس از بیان آماری فرضیات نتایج تحلیل آماری هر فرضیه در جداولی به صورت خلاصه و بر مبنای سال به سال تبیین شده است.
در فصل پنجم˓ ابتدا˓ خلاصه ای از پژوهش بیان شده است. در پی آن نتایج آزمون فرضیات بیان شده است و سپس نتیجه گیری کلی از پژوهش˓ محدودیت های احتمالی در تعمیم نتایج و پیشنهادات برای پژوهش های آتی بیان شده است.
فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه پژوهش2-1 بخش اول : مبانی نظری2-1-1 مقدمهبا توجه به هدف پژوهش حاضر که در فصل قبل به آن اشاره شد ( بررسی تاثیر نوسانات بازار سهام بر عملکرد شرکتها)˓ در این فصل˓ ابتدا به تعریف و توضیح نوسانات بازار و بررسی چند پژوهش انجام گرفته در این زمینه پرداخته و بحث با مدلسازی نوسانات و ویژگی های آماری بازده سهام (به عنوان معیاری برای نوسانات بازار سهام)˓ ادامه یافته و در نهایت مهمترین پژوهش های داخلی و خارجی انجام گرفته مرتبط با موضوع پژوهش ارائه می شود و با تبیین یک مدل مفهومی و نتیجه گیری این فصل به اتمام خواهد رسید.
2-1-2 نوسانات بازار سهامنوسانات بازار سهام موضوع مطالعات زیادی در طی چند دهه اخیر بوده است. انگیزه اصلی برای این علاقه بعد از سقوط بازار سهام در سال 1987 آغاز شد جایی که برای مثال شاخص S&P با کاهشی 20.4 درصدی از 282.70 به 224.84 رسید و میانگین داو-جونز نیز در یک روز 508 درجه کاهش یافت. اصطلاح "نوسانات بازار سهام" به افزایش یا کاهش سریع در قیمت در یک دوره کوتاه (از روزی به روز دیگر با از هفته ای به هفته ای دیگر) اشاره دارد. یک تعریف کامل از نوسان در زمینه اقتصادی توسط اندرسن و همکاران (2005) ارائه شد:"نوسان در اقتصاد اندکی تفصیلی تر مورد استفاده قرار می گیرد تا تغییرپذیری جزء متغیر تصادفی (غیر قابل پیش بینی) یک سری زمانی را بدون یک معیار ضمنی مشخص توصیف کند. اصطلاحاتی مثل "نوسان ضمنی" از قیمتهای اختیاری بر این مجموعه اصطلاحات و تعاریف تکیه دارد. این پدیده موضوعی جدید نیست چرا که در طول دوران جنگها˓ بازار سهام˓ بازار مربوط به کالاها˓ بازار های اوراق قرضه و بازارهای مبادله ارز تغییرات سریعی ثبت شده است.
در مقاله ای که توسط کران (1991) ارائه شد چندین مساله مورد مطالعه قرار گرفته است: "در نهایت چه عاملی˓ مسبب این تغییرات روزانه در قیمتهاست؟ آیا ما می توانیم منبع تغییرات را به یک شکل منطقی به شوکهای پایه ای موثر بر اقتصاد ردیابی کنیم؟ آیا تغییرات قیمتها منجر به تغییرات در نظرها یا روانشناسی (مثل تغییرات در اطمینان˓ اشتیاق و...) میشود؟ علاوه بر آن اقتصاددانها و دیگر صاحبنظران درباره فرضیه بازار کارا و نوسان نگران هستند. آیا آزمونهای مربوط به نوسان کارایی را رد مینماید؟ آنطور که شیلر (1989) و کران (1991) ذکر کردند آزمونهای مربوط به نوسان اینطور ادعا نمی کنند که بازارها کارا نیستند. "آزمونهای نوسان در حقیقت فقط آزمون هایی مشخص مربوط به مدلهای نرخ - تنزیل می باشند و آنها معادل با آزمونهای های بازده – پیش بینی مرسوم هستند.
تعریف عوامل موثر بر نوسانات بازار های مالی بر طبق نظر شیلر (1988) سخت به نظر می رسد. چرا که اقتصاد دانها و دیگر محققان˓ تئوری اثبات شده ای از نوسانات مالی ندارند. تئوری های موجود اغلب متقاعد کننده نیستند. یک تعبیر از نوسانات بازار سهام که توسط شیلر ارائه شد "روانشناسی بازار" است. سرمایه گذاران در اکثر مواقع نسبت به یکدیگر واکنش نشان می دهند تا رویدادها و این پروسه می تواند منجر به نوسانات بزرگی در بازار شود. او با بررسی خود ادعا کرد که روانشناسی بازار یک عامل کلیدی در زمینه سقوط بازار سهام در سال 1987 بوده است. میشکین (1988) با شیلر موافق است که تعریف نوسانات بازار سهام کاری دشوار است و با وجود اینکه با نتایج بررسی او به طور کامل موافق نیست اما معتقد است عوامل بنیادی اقتصادی ممکن است نقشی در سقوط بازار سهام در سال 1987 ایفا نموده باشند.
مفهوم "محتکران" (آشوب گران) همواره به عنوان یکی از عواملی که بر نوسانات تاثیر بدی می گذارد ذکر شده است. موضوع قابل بحثی که راجع به محتکران و تاثیر آنان بر نوسان مطرح است حاکی از این است که افزایش نوسان˓ نامطلوب و کاهش نوسان˓ مطلوب است. این مطلبی گمراه کننده است چرا که رابطه بین اطلاعات و نوسان نادیده گرفته می شود( آنتونیو و هولمز (1995) ). در ادبیات فرضیه بازار کارا رابطه مثبتی بین افشای اطلاعات و افت و خیزهای قیمت وجود دارد. در نتیجه اگر جریان اطلاعات افزایش یابد (در یک بازار کارا) تغییر قیمتها مکررا رخ خواهد داد و با نوسان بیشتری همراه خواهد بود. (آنتونیو و همکاران (1997)). افزایش نوسان ممکن است از طریق منعکس کردن اطلاعات مربوط به ارزشهای بنیادی به عنوان نتیجه یک نوآوری ظاهر شود. بنابراین نوسان در حال افزایش ضرورتا نامطلوب نیست. (بولرسلی و همکاران (1992) ).
راس (1989) با استفاده از یک مدل ساده در شرایطی که هیچگونه آربیتراژ وجود نداشته باشد اثبات کرده است که انحراف تغییر قیمت معادل خواهد بود با نرخ (یا انحراف) جریان اطلاعات. "در یک اقتصاد بدون آربیتراژ نوسان قیمتها مستقیما به میزان جریان اطلاعات به بازار مربوط می شوند. این نتیجه آزمونهای نوسانات را به فرضیه بازار کارا مرتبط می سازد که مجموعه اطلاعاتی را که بازار برای قیمت گذاری استفاده می کند را مشخص می نماید. با این مشاهدات ما می توانیم اینطور نتیجه گیری کنیم که نوسان قیمت دارایی ها و در نتیجه نوسان بازار زمانی که نرخ اطلاعات افزایش می یابد به صورت کلی افزایش خواهد یافت.
میشیکین (1988) همچنین نقش سیاستهای پولی را در مواجهه با نوسانات بازارهای مالی مورد بررسی قرار داد.تدوین کنندگان سیاستهای پولی در مواجهه با نوسان دو گزینه پیش رو دارند: آنها می توانند تلاش کنند تا نوسان را از طریق مداخله در بازار کاهش دهند یا آنها می توانند خارج از بازار منتظر مانده و آماده باشند تا در بحرانهای مالی عکس العمل نشان دهند.
علاوه بر این سقوط بازار سهام برای اقتصاد می تواند زیان بخش باشد. با توجه به مشاهدات بکتی و سلون (1991) نوسان بازار سهام از طریق مصرف کنندگان و سرمایه گذاری بر اقتصاد تاثیر داشته و همچنین می تواند عملکرد هموار سیستم مالی را از طریق ایجاد تغییرات ساختاری در هم شکند.
ابتدا˓ نوسانات بازار سرمایه عملکرد اقتصاد را از طریق تقاضای مشتری به تاخیر می اندازد. بلافاصله بعد ازسقوط در قیمتهای سهام در اکتبر 1987˓ پیش بینی های اقتصادی به سرعت ضعیف شدن وضعیت اقتصادی را پیش گویی کردند. اعتقاد بر این است که سقوط قیمتهای سهام به علت کاهش اعتماد و ثروت مصرف کننده˓ تقاضای مشتری را کاهش می دهد. دوم˓ سرمایه گذاران ممکن است افزایشی را به عنوان افزایش در ریسک سرمایه گذاری در اوراق بهادار در نوسانات بازار سهام مشاهده کنند. بنابراین˓ سرمایه گذاران توانستند وجوه خود را به دارایی ها با ریسک کمتر مثل اوراق قرضه منتقل کنند. اگرچه سرمایه گذاری های بلندمدت هم میزانی از ریسک را در بر می گیرند. این واکنش˓ هزینه سرمایه را برای صدور سهام و تخصیص اشتباه منابع افزایش می دهد. شرکتهای کوچک و جدید ضربه های زیادی در این رخدادها متحمل شدند چرا که سرمایه گذاران به سمت شرکتهای بزرگ و مشهور گرویده و مبادرت به خرید سهام این شرکتها میکردند. سرانجام تغییرات شدید در قیمت سهام توانست همچنین بر مکانیزم مالی تاثیر گذاشته و به تغییرات ساختاری منجر شود. سیستمهایی که تحت نوسانات قیمت˓ به صورت نرمال فعالیت می کنند ممکن است برای مواجهه با تغییرات شدید در قیمتها ناتوان باشند. اگر سرمایه گذاران قادر نباشند معاملات سهام را به طور کامل به اتمام برسانند سیستم اقتصادی ممکن است به نوسانات کمک کند. برای افزایش انعطاف بازار در مواجهه با نوسانات بزرگتر˓ تغییرات در قوانین یا مقررات بازار ممکن است ضروری باشد.
تغییرات در نوسانات سهام مفاهیم مهمی برای سرمایه گذاران و سیاستگذاران در بر دارد. سرمایه گذاران ممکن است که مجبور شوند استراتژی های سرمایه گذاری خود را تغییر دهند. آنها دو راه برای مقابله با این نوسان افزایش یافته در پیش رو دارند: آنها قادرند پرتفوی سرمایه گذاری خود را به سمت دارایی های کوتاه مدت با ریسک کمتر منتقل کنند یا آنها می توانند از مصون سازی استفاده نمایند. برای مثال سرمایه گذاران بعد از سقوط بازار سهام در اکتبر 1987 تلاش نمودند تا از طریق ایجاد تغییر در ساختار پرتفوی هایشان خود را با نوسانات سازگار نمایند. این مبین سقوط سریع در خرید سهام بعد از سقوط بازار است.
از طرف دیگر سیاستگذاران ممکن است تجدید ساختارهایی از طریق تلاش برای کاهش مستقیم نوسان یا از طریق کمک به بازارهای مالی و موسسه ها اتخاذ کنند تا با نوسان افزایش یافته سازگار شوند.در عمل سیاستمداران بر موضوع دوم تاکید می کنند. برای موسسات مالی که مستقیما در معرض نوسان افزایش یافته قرار گرفته اند سیاستگذاران کسب سرمایه بیشتری را تشویق می نمایند. افزایش سرمایه به این موسسات اجازه می دهد تا نوسانات مالی بیشتری را بدون تحمل کردن مشکلاتی مثل ناتوانی در بازپرداخت بدهی های مالی و تصویه شدن که ممکن است عملکرد بازارهای مالی را در هم ریزد پشت سر گذارند.
عنوان نوسان اهمیت خاصی برای هرکسی که در بازارهای مالی فعالیت می کند در بر دارد. در حالت کلی نوسان به ریسک مربوط می شود و نوسان بالا به عنوان یک نشانه از سقوط بازار همراه با اوراق بهاداری که به اشتباه قیمت گذاری شده اند و عملکرد اشتباه بازار (در حالت کلی) در نظر گرفته می شود.
اخیرا˓ ادبیات موجود بر توانایی پیش بینی نوسانات بازده دارایی ها تاکید نموده است. دلایل زیادی وجود دارد که چرا پیش بینی نوسان اهمیت زیادی دارد. برای مثال قیمت گذاری انتخابی بدون پیش بینی صحیح نوسانات با اشتباه مواجه خواهد شد. اعمال کنترل برای تخمین خطا در پربفوی ها به منظور کاهش ریسک مربوط به رویدادهای گذشته ایجاد می شود. با پیش بینی صحیح ما قادر خواهیم بود تا از مزایای ساختار همبستگی بین دارایی ها بهره مند شویم. سرانجام در زمان ساخت و درک مدلهای قیمت گذاری دارایی ما باید ماهیت نوسان و میزان تخمین پذیری آنها را نیز در نظر بگبریم چرا که ترجیحات مربوط به پذیرش ریسک بر اساس ارزیابی بازار از نوسان انجام می گیرد. این آشکار است که نوسانات مهم است چرا که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر سیستم مالی و اقتصاد (در حالت کلی) تاثیر گذار است.
هدف اصلی این بخش نگاهی به جنبه های پیش بینی نوسان بوده چرا که با توجه به تمام دلایل توضیح داده شده در بالا محققان سیاستگذاران و سرمایه گذاران از مزیتهایی در زمینه پذیرش ریسک تشخیص سیاستهای اقتصادی و کسب سود برخوردار می شوند. در اینجا آشنایی با مدلهای متفاوتی که برای تخمین نوسان مورد استفاده قرار می گیرند ضروری به نظر می آید.
2-1-3 مدل سازی نوسان موضوع پیچیده اندازه گیری و ارزیابی نوسانات هنوز یکی از چالشهای اصلی اساتید و فعالانی که با آن سرو کار دارند می باشد. در طول سالها مدلها و روشهایی پیشنهاد شده است اما هنوز ما از یک فرمول قابل قبول به دور هستیم. در بخش بعد تعدادی از مفاهیم اولیه و مدلهای اندازه گیری نوسان توصیف می شود.
2-1-4 مفاهیم اولیه اندازه گیری نوسان به منظور ارزیابی و مدلسازی کردن نوسان ما باید ابتدا نوسان را تعریف کنیم. در این کار فیگلوسکی(2004) با ایجاد مبنایی مناسب برای درک مفهوم نوسان از اصول مالی استفاده کرد.با شروع از "بازار کارا" یا مدل گام تصادفی تغییرات قیمت گذاری دارایی می تواند با معادله ای به شکل زیر توصیف شود:
lefttop (2-1)
او بیان کرد "بازده در زمان t ˓rt ˓ درصد تغییر در قیمت دارایی (s) در طول دوره t تا t-1 می باشد.این با tµ (یک بازده با میانگین غیرتصادفی برای دوره t به علاوه یک توزیع تصادفی با میانگین صفر ) معادل است. tɛ که از تمامی tɛ های گذشته و آینده مستقل است. این موضوع به خاطر نبود همبستگی سریالی در tɛ تصادفی است که مشخصه قیمت گذاری بازارهای کارا است. تغییرات قیمت تاریخی هیچ اطلاعاتی درباره جزء تصادفی بازده در دورهt نمی دهد.
2-1-5 مدلهای سادهوازه "ساده" برای مدلهای توصیف شده زیر به کاربرد سنتی و گسترده آنها در تکنینکهای گذشته نه تنها در زمینه مالی بلکه دیگر زمینه ها اشاره می کند. لیست مدلهای حاضر در این مقوله وسیع است و تنها تعداد محدودی مدل در اینجا توصیف شده است.
2-1-5-1 گام تصادفیاگر نوسان به صورت تصادفی رخ دهد پیش بینی صحیح نوسان در دوره بعد همان نوسان در دوره جاری خواهد بود: (بدون هیچ تغییری با آخرین مشاهده انجام شده)
(2-2)

2-1-5-2 میانگین تاریخیبررسی میانگین تاریخی پروسه نوسان احتمالا˓ گویاترین ابزار پیش بینی نوسانات آتی است. علاوه بر آن˓ اگر توزیع نوسان یک میانگین پایدار داشته باشد˓ تمام انحرافات در نوسان تخمین زده شده به خطای اندازه گیری شده و میانگین تاریخی که به شکل زیر محاسبه می شود اختصاص می یابد و تخمینی مناسب برای تمامی دوره های آتی در اختیار ما قرار می دهد:
(2-3)
2-1-5-3 میانگین متحرک سادهدر این مدل نوسان از طریق یک میانگین غیروزنی از مشاهدات قبلی در طول یک دوره تاریخی مشخص پیش بینی می شود:
(2-4)در این معادله p ˓ دوره میانگین متحرک است (سالهایی که قصد داریم نوسان را در آن محاسبه کنیم).انتخاب این دوره اختیاری است.
2-1-5-4 هموارسازی نماییفرمول این مدل عبارت است از:
(2-5) در اینجا Ø یک پارامتر هموار است که بین صفر و یک قرار می گیرد زمانی که این پارامتر رقم صفر را اتخاذ می کند به مدل "گام تصادفی" تبدیل شده و زمانی که مقدار یک را اتخاذ می کند وزن تنها به پیش بینی دوره قبلی اختصاص می یابد. ارزش Ø به صورت تجربی تعیین می شود از طریق ارزشی که مجموع مربع خطاهای پیش بینی در نمونه را به حداقل می رساند. مطالعات تجربی نیز به سودمندی این مدل اشارات زیادی داشته اند.
در سال 1989 مورگان رویه ماتریس ریسک را با استفاده از مدلی که در بالا توصیف شد به منظور تعیین مقدار و ارزیابی ریسکی که موسسه در معرض آن است نسبت به نوسان ایجاد نمود.این رویه با پذیرش گسترده ای در بازارهای مالی و همچنین اساتید و دانشمندان رو به رو شد. از زمان پذیرش چندین حالت از از تکنیک ماتریس ریسک منتشر شده است علاوه بر آن ایجاد چارچوب ارزش در معرض خطر شهرت روش ماتریس ریسک را بیشتر نمود.
3-1-5-5 مدل میانگین وزنی متحرک نمایی (EWMA)این مدل مشابه مدل بالایی بوده اما نوسانی که در گذشته مشاهده شده با یک پیش بینی با میانگین متحرک جایگزین می شود به شکل زیر:
(2-6)
این مدل بسط اندازه گیری نوسان تاریخی بوده که به مشاهدات جدید این اجازه را می دهد تا تاثیر قوی تری بر پیش بینی نوسان نسبت به مشاهدات قبلی داشته باشند. زمانی که مدل EWMA به کار گرفته شد مشاهده آخر بیشترین وزن را گرفته و وزنهای مربوط به مشاهدات قبلی به صورت نمایی در طول زمان کاهش می یابد. در تضاد با مدل نوسان تاریخی ساده نوسان نسبت به رویدادهای اخیری که وزن بیشتری را به خود اختصاص داده اند نسبت به رویدادهایی که در گذشته های دور رخ داده اند تاثیر بیشتری می پذیرد و تاثیر یک مشاهده مفرد با نرخی نمایی کاهش می یابد.
2-1-5-6 روش هموارسازی نمایی متغیراین مدلها به متغیرها این اجازه را می دهد تا در طول زمان به منظور سازگاری با تغببرات در ویژگی های سری های زمانی تغییر نمایند. تیلور (2004) استفاده از عملکرد منطقی یک کاربر را پیشنهاد می دهد که به عنوان یک متغیر هموار قابل انطباق متغیر تعیین می شود. در چهارچوب مدلسازی پیش بینی نوسان این مسئله به صورت زیر فرموله می شود:
(2-7)
این متغیر (smoothing) بین صفر و یک تغییر می کند و با تغییرات در متغیر انتقالی Vt سازگار می شود و جایی که tɛ و |tɛ| به همین طریق به عنوان متغیرهای انتقالی مورد استفاده قرار می گیرند علامت و اندازه تغییرات گذشته به عنوان متغیرهای انتقالی در مدلهای گارچ غیرخطی مورد استفاده قرار می گیرند (تیلور 2001). به گفته گرانگر و پون (2003) و مدل انتقالی هموار یک حالت منعطف تر مدل هموارسازی نمایی است˓ چرا که وزن به اندازه و علامت بازده قبلی بستگی دارد. این رویه مشابه مدلهای گارچ است که به محرکهای واریانس شرطی اجازه میدهد تا تحت تاثیر اثر اهرمی و تداوم نوسان – که در بازار سهام مطرح می شوند - قرار گیرند.
2-1-6 سایر مدلهابه علت محبوبیت موضوع مدلسازی و پیش بینی نوسانات چندین مدل دیگر پیشنهاد شده است. این لیست نیز گسترده بوده و به همین دلیل تنها به چند مورد اشاره می کنیم. قبلا ذکر شد که یک معیار ساده برای انحراف استاندارد˓ بازده های یک شاخص است. بکتی و سلون (1991) نوسان را از طریق انحراف استاندارد سالانه بازده های ماهانه در S&P اندازه گیری کردند. این معیاری از پراکندگی بازده های ماهانه در زمینه بازده میانگین برای هر سال است. روش دیگر برای اندازه گیری نوسان نرمال دوباره به وسیله همین دو محقق با استفاده از چارک و فاصله بین یک چهارم و سه چهارم بازده ماهانه در یک سال عنوان شد.
در مقاله ای که در سال 2003 توسط پون و گرانگر ارائه شد این دو محقق تلاش کردند تا تمایزی میان انحراف استاندارد نوسان و ریسک برقرار نمایند. انحراف استاندارد یا واریانس از طریق مجموعه ای از مشاهدات به شرح زیر محاسبه می شوند:
(2-8)
در اینجا میانگین بازده است. بحثی که اینجا مطرح است این است که انحراف استاندارد تنها معیار پراکندگی صحیح برای معیار پراکندگی نرمال در توزیع نرمال است. رابطه بین ریسک و نوسان یک رابطه بحث برانگیز است. ریسک معمولا مربوط به بازده های منفی و کوچک است در حالی که اغلب معیارهای پراکندگی تمایزی در این زمینه قائل نمی شوند. دو نمونه که توسط پون و گرانگر (2003) ذکر شد شامل: 1. نرخ شارپ است با این فرمول: انحراف استاندارد /(بازده بدون ریسک –بازده سهم ) که عمدتا به عنوان معیار عملکرد سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد. 2. نیمه واریانس است. مفهومی که توسط هری مارکویتز عنوان شد که تنها مربع بازده هایی که زیر میانگین هستند مورد استفاده قرار می گیرند اما این روش در عمل چندان ساده نیست و به صورت گسترده مورد عمل قرار نمی گیرد.
2-1-6-1 نوسانات تصادفی مدلهای نوسان تصادفی توسط پیت (1983) و تیلور (1982) به عنوان یک راه مناسب برای توصیف نوسانات با زمانهای متغیر جهت تشخیص بازده ها معرفی شد. در میان مدلهای پیش بینی سریهای زمانی مالی از آنجاییکه این مدلها توانایی ارزیابی تغییرات واریانس سهام یا نرخ ارز که در طی زمان مشاهده می شوند را دارد به عنوان یکی از مهمترین مدلها محسوب می شوند. نوسان تصادفی نقش مهمی در پیش بینی های مالی دارد زیرا می تواند به خوبی میزان تورم را در ارزش سرمایه و کمیتهای تصادفی که اغلب تغییرات ناگهانی قیمت پدید می آورند اندازه گیری کند.
یکی از دلایل اصلی استفاده از مدلهای SV توانایی آنها در مدل بندی نوسانات است. در سریهای زمانی مالی ویزگی های خاص و معینی از نوسانات که در بازده مالی بدیهی است اغلب قابل مشاهده است. این ویزگی ها که در مقاله آیدمیر (1998) به آنها اشاره شده است نقش مهمی در ساختار و انتخاب مدل ایفا می کنند که به چند مورد در زیر اشاره می شود:
داده های مشاهده شده از مندلبورت و فاما (1963) نشان دادند که میزان کشیدگی بازده های مالی حاکی از آنند که توزیع بازده ها دمهایی پهن تر نسبت به توزیع نرمال دارند.
نوسانات اثرات نامتوازن و اهرمی دارند. بلک (1976) نشان داد که بین نوسانات و حرکات سرمایه های موجود ارتباط خطی منفی وجود دارد. انجل (1993) اثرات مثبت یا منفی بازده ها بر نوسانات آینده را مورد بررسی قرار داد.این تاثیرات اغلب بازتاب خبرهای خوب یا بد بازار افزایش یا کاهش غیرمنتظره در سرمایه است.هم چنین او دریافت که خبرهای بد نسبت به خبرهای خوب نوسانات را بیشتر افزایش می دهد.
قانون دیگر حرکت فعل و انفعالی بین بازارها بخشهای سرمایه در یک حوزه شاخص ها یا نرخهای جاری ارز است که به عنوان همبستگی از آنها یاد می شود.

مدلهای SV در بین استفاده کنندگان تحلیلهای آماری در بررسی مسایل اقتصادی از سال 1970 بسیار رایج شد. زیرا در این مدلها˓ نوسانات بوسیله مشاهدات گذشته با استفاده از تغییرات واریانس همانند مدلهای ARCH مدل بندی نمی شوند.بلکه در این مدلها واریانسها یک ساختار تغییراتی پنهان دارند.بررسی های کلاسیک و نوین روی ریز ساختارهای بازار مالی نوسانات تصادفی را به عنوان جریان ناهموار و تصادفی اطلاعات جدید بازار مالی تعریف می کنند. مدلهای SV در بسیاری از مطالعات کمی مالی مانند قیمتهای اختیاری مدیریت ریسک مقادیر در معرض خطر (VAR) ریسک مالی ریسک باورمند و ریسک عملکرد به کار گرفته می شود. این مدلها با فرض نرمال بودن توزیع بازده ها ایجاد شد و سپس تحلیلهای بیزی با استفاده از روشهای MCMC در مورد آنها بسط و گسترس یافت. کیم (2000) توزیع لگاریتم توان دوم بازده ها را با یک توزیع آمیخته گسسته از توزیع های نرمال متعدد تقریب زد. متاسفانه فرض نرمال بودن بسیار محدود کننده˓ نسبت به مشاهدات پرت بسیار حساس است. در واقع کوچکترین تغییر در توزیع داده ها اثر بسیار زیادی بر استنباط خواهد داشت.
مدلهای نوسان تصادفی ابتدا با مدل بندی تغییرات واریانس سری های زمانی داده های مالی معرفی شدند. محققان˓ تغییرات اثرات اهرمی (نامتقارن) پرش مولفه ها و خطاهایی با دم های پهن را در شناسایی بازده ها بسیار مهم دانستند و هم چنین نشان دادند که توزیع بازده های مالی دم هایی پهن تر از توزیع نرمال دارند.توزیع های زیادی نظیر توزیع تی اسلش و توزیع واریانس گاما در مدلهای نوسان تصادفی به کار رفته است که همه آنها دم هایی پهن تر از توزیع نرمال داشته و استواری استنباط های آماری در آنها و نسبت به مشاهدات پرت از حساسیت کمتری برخوردارند.
2-1-6-2 نوسان ضمنی
همانطور که در قسمتهای قبل عنوان شد فرمول قیمت گذاری قرارداد اختیار معامله بلک – اسکولز عنوان می کند که قیمت اختیار معامله تابعی از قیمت دارایی˓ قیمت توافقی˓ نرخ بهره بدون ریسک˓ زمان باقی مانده تا سررسید قرارداد اختیار معامله و نوسان دارایی است. تمامی پارامترهای بالا قابل مشاهده هستند اما نوسانی که در قیمت بازار قرارداد اختیار معامله نهفته است تنها از طریق یک مدل قیمت گذاری قابل استخراج است. به این نوسان نوسان ضمنی می گویند. نوسان ضمنی اغلب به عنوان انتظار بازار از نوسان تا زمان سررسید قرارداد اختیار معامله تفسیر می شود. چند مورد از مطالعاتی که مدل قیمت گذاری قرارداد اختیار معامله بلک – اسکولز در آنها مورد استفاده قرار گرفت مطالعات رندلمان و لاتان(1976)˓ ماناستر و چیراس(1978) و بکرز(1981) می باشد. مطالعات بیشتری همچنین نوسان ضمنی را به عنوان منبعی از اطلاعات تعیین نموده اند. برای مثال مطالعاتی که توسط دی و لوییس(1990) انجام شد به این نتیجه رسید که مدلهای سری زمانی نوسان شرطی حاکی از نوسان ضمنی بوده و لامورکس و لاستراپس(1993) دریافتند که اطلاعاتی که در نوسان تاریخی وجود دارد بهتر و مؤثرتر از اطلاعاتی است که در نوسان ضمنی وجود دارد. علاوه بر این کانینا و فیگلوسکی(1993) دریافت که نوسان ضمنی هیچگونه ارتباطی با نوسانات آتی نداشته و بنابراین به منظور تخمین نوسانات بازار نباید تنها به نوسانات ضمنی تکیه نمود.
از طرف دیگر تعداد زیادی از مطالعات در پیشینه رساله یافت می شود که در آنها برتری نوسان ضمنی مورد حمایت قرار گرفته است. برای مثال کارهایی که توسط جوریون(1995)˓ فلمینگ(1998)˓ پرابهالا و کریستنسن)1998) و هنسن و کریستنسن(2002) انجام گرفت. اخیرا پرابهالا˓ هنسن و کریستنسن(2001)˓ بلیر ˓ پون وتیلور (2001)˓ ادرینتون و گوان(2002)˓ پنگ و جیانگ(2004) مجموعه ای بزرگتر از داده ها و گزارشاتی متناوبتر به منظور ایجاد تغییرات ساختاری اتخاذ کردند و نتیجه گیری شد که نوسان ضمنی یک پیش بینی موثرتر برای نوسان آتی نسبت به نوسان تاریخی است. در تازه ترین مقاله که توسط پون و گرنگر (2005) ارائه شد این نتیجه گیری صورت گرفت که توانایی پیش بینی نوسان ضمنی نمی تواند در مقایسه با مدلهای نوسان دیگر نادیده گرفته شود یا دست کم گرفته شود. به ویژه اینکه نوسان ضمنی توانایی های پیش بینی برتری را به نمایش گذاشته است و باعث ایجاد مدلهای نوسان تاریخی بسیاری شده و عملکرد پیش بینی ها را که از سری های زمانی که از داده های زیاد با تناوب بالا تشکیل شده اند را با هم منطبق می کند.
2-1-7 ویژگی های آماری بازده سهامبا توجه به پژوهش بنیادی مندلبروت (1963) و فاما (1965) و محققان زیادی گزارش کردند که توزیع تجربی بازده سهام عمدتا غیر نرمال است. به خصوص کشیدگی سری های زمانی بازده سهام بزرگتر از توزیع نرمال است. توزیع بازده سهام می تواند دارای چولگی باشد خواه به طرف راست و یا خواه به طرف چپ و واریانس بازده سهام در طول زمان ممکن است پایدار نبوده و نوسان واقعی به صورت خوشه ای ارائه می شود.
محققان این مسئله را به عنوان تداوم نوسان بازار سهام در نظر گرفته و تحلیلگران مالی آن را عدم قطعیت یا ریسک خطاب می کنند. نوسان از طریق واریانس و کوواریانس اندازه گیری می شود و این مسئله دهه هاست که مورد پذیرش قرار گرفته است (چونگ˓ 1999). به منظور انتخاب یک مدل نوسان مناسب˓ ما باید ایده مناسبی در زمینه انتخاب ویژگی های تجربی که مدل باید اتخاذ نماید داشته باشیم. چند مورد از مشخصات مهم برای بازده های دارایی در زیر ارائه شده است.
2-1-7-1 دنباله بزرگبازده دارایی لپتوکورتیک است (نرمال ولی با کشیدگی بیشتر از تابع نرمال). طبق مدلهای بازده دارایی بازده های دارایی دارای توزیعی با دنباله بزرگ هستند و به عنوان توزیعی مستقل مدل سازی می شوند. این مشخصه توسط مندلبورت (1963)˓ فاما ( 1963˓-1965 )˓ کلارک (1973) و بلتبرگ و گوندس (1974) مستند شده است. برای درک هرچه بهتر این تابع (لپتوکورتیک)˓ نمودار 1 ارائه شده است.
نمودار 2-1 نمایش تابع لپتوکورتیک2-1-7-2 نوسان خوشه اینوسان خوشه ای توسط مندلبورت در سال (1963) عنوان شد. این پدیده زمانی که بازده دارایی ها در طول زمان ترسیم می شوند قابل مشاهده است. بازده های دارای نوسان خوشه ای و دنباله بزرگ رابطه ای بسیار نزدیک با یکدیگر دارند. نمودار زیر نمونه ای از نوسانات خوشه ای مربوط به بازده دارایی ها است.

نمودار 2-2 نوسانات خوشه ای بازده دارایی ها2-1-7-3 اثر اهرمیتئوری اثر اهرمی به رابطه منفی بازده سهام با ریسک دلالت دارد. یعنی اگر بازده سهام افزایش پیدا کند میزان نوسانات سهام کاهش خواهد یافت و در صورت کاهش بازده سهام میزان نوسانات بنگاه افزایش خواهد یافت. اثر اهرمی ابتدا توسط بلک (1976) مطرح شد. او معتقد بود که تغییرات ساختار سرمایه بنگاه یا به عبارتی تغییر نسبت بدهی به دارایی (نسبت اهرم) در میزان نوسانات سهام بنگاه موثر است. بلک نشان داد که تغییر ارزش بنگاه در حالی که موجب کاهش ارزش دارایی ها می شود تاثیر چندانی بر ارزش بدهی های بنگاه ندارد. کاهش ارزش بنگاه بیشتر موجب کاهش ارزش دارایی و سهام بنگاه می شود. بنابراین نسبت اهرم افزایش می یابد و این افزایش احتمالا افزایش نوسانات سهام را موجب خواهد شد.
2-1-7-4 دوره های غیرتجاریاطلاعاتی که در زمان بسته شدن بازارهای مالی گردآوری می شوند در زمان دوباره باز شدن بازارها منعکس می شوند. برای مثال اطلاعاتی که با یک نرخ پایداردر طول زمان انباشته می شود واریانس بازده ها در طول یک دوره از جمعه تا دوشنبه (تعطیلی بازار) سه برابر واریانس بازده ها از دوشنبه تا سه شنبه (تعطیلی بازار) است. طبق فاما (1965) و رول و فرنچ (1986) اطلاعات در تعطیلی بازار با سرعتی پایینتر نسبت به زمانی که آنها باز و فعال هستند انباشته می شوند. انحرافات بعد از آخر هفته ها و تعطیلات بیشتر هستند اما نه به اندازه زمانی که سرعت انباشت اطلاعات ثابت است. برای مثال رول و فرنچ (1986) پی بردند که نوسان در زمانی که بازارها فعال هستند به طور متوسط در هر ساعت 70 بار نسبت به زمانی که بازارها غیرفعالند بیشتر است.
2-1-7-5 رویدادهای قابل پیش بینیانتشار قابل پیش بینی اطلاعات مهم با نوسان بالای مربوط به رویدادهای گذشته مرتبط است. برای مثال کرنل (1978) ˓پتل و ولفسن (1981˓ 1979) نشان دادند که نوسان بازده سهام موسسات فردی در اطراف زمان اعلام سود بالا است و هاروی و هوانگ (1991 -1992) پی بردند که درآمد ثابت و نوسان مبادلات خارجی در طول دوره هایی که تجارتهای سنگین از طریق بانک مرکزی انجام می شود یا زمانی که اخبار متغیرهای کلان اقتصادی منتشر شود بیشتر است. همچنین تغییرات قابل پیش بینی غیرتجاری در نوسان هم وجود دارد. یک توضیح برای نوسان بالا در روزهای فعال بازار اطلاعات انباشته شده است (همانطور که در بالا عنوان شد) اما توضیح نوسان در روزهای غیر فعال بازار بسیار دشوارتر است.
2-1-7-6 نوسان و همبستگی سریالیلبارون )1992) به وجود رابطه معکوس شدیدی بین نوسان و همبستگی سریالی برای شاخص های سهام و مبادلات ارزی پی برد. یافته های بالا به صورت برجسته ای با انتخاب دوره زمانی نمونه˓ شاخص بازار معیار نوسان و وقوع وقفه اندازه گیری قوی تر می شود.
2-1-7-7 جهت حرکت در نوساناتبلک (1976) ذکر کرد که در حالت کلی زمانی که نوسانات تغییر می کنند همگی آنها تمایل دارند تا در جهت همسانی تغییر کنند.چندین بررسی این گفته را در بازار سهام حمایت می نمایند. انجل (1990) نشان داد که تغییرات نوسانات اوراق قرضه آمریکا به طور تنگاتنگی دز طول دوران سررسیدشان با یکدیگر ارتباط دارند. توده تغییرات در نوسان تنها در میان دارایی های یک بازار رخ نمی دهد بلکه در میان بازارهای مختلف نیز می توانیم این پدیده را شاهد باشیم. برای مثال اسکورت (1989) دریافت که نوسانات بازار سهام آمریکا و اوراق قرضه با یکدیگر حرکت نموده و انجل و ساسمل (1993) و هاماوو (1990) ارتباط میان تغییرات نوسان در بازارهای سهام بین المللی را کشف نموده اند.
همانطور که بولرسلو (1994) بیان کرد این واقعیت که نوسانات حرکتی همزمان دارند برای مدلسازان نوید بخش است چرا که تنها تعداد کمی از فاکتورهای مربوط ممکن است قادر باشند بسیاری از انحرافات موقتی را در واریانس های شرطی و کوواریانس بازده دارایی ها توصیف نمایند که این˓ اساس مدل ARCH می باشد.
2-1-7-8 متغیرهای کلان اقتصادی و نوسانارزشهای سهام شدیدا با سلامت اقتصاد گره خورده است. بنابراین این طبیعی است که انتظار داشته باشیم معیارهای نامطمئن اقتصادی مثل واریانسهای شرطی تولیدات صنعتی˓ نرخهای بهره و رشد پول در توضیح تغییرات در نوسان بازار سهام به ما کمک نمایند. (بولرسلو ˓ 1994)
اسکورت (1989) پی برد که اگرچه نوسان سهام به سرعت در دوره رکود و بحران های اقتصادی افزایش می یابد و در دوران توسعه کاهش می یابد رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی که با عدم قطعیت همراه هستند و نوسان سهام به طرز شگفت انگیزی ضعیف است.از طرف دیگر گلوستن (1993) از رابطه ای مثبت و قوی بین نوسانات بازده سهام و نرخهای بهره سخن به میان آورد.
تا آغاز سال 1980ویِزگی های بالا توسط بیشتر سری های زمانی ساده و سنتی و دیگر مدلها که به منظور مدلسازی و پیش بینی نوسان ایجاد شده مورد خطاب قرار نگرفت. اگرچه بر اساس مسائل ذکر شده در بالا در 1982 انجل مدل ARCH را پیشنهاد و ایجاد کرد.این روش در محافل علمی با تایید همه جانبه ای مواجه شد.
2-1-9 عملکرد شرکتارزیابی عملکرد شرکت بخش عمده ای از مباحث حسابداری، مدیریت و اقتصاد را تشکیل می دهد. ارزیابی عملکرد یعنی اندازه گیری این موضوع که شرکت تا چه حدی به اهداف تعیین شده در برنامه های خود دست یافته است. نتیجه حاصل شده از ارزیابی عملکرد ابزاری برای پیش بینی برنامه های آتی و نیز بهبود نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف می باشد. در بحث ارزیابی عملکرد معمولا این سوال مطرح می شود که کدامیک از معیارهای عملکرد شرکتها از اعتبار بیشتری برخوردار است. اصولا یک شاخص مطلق و ایده آل برای سنجش عملکرد شرکتها وجود ندارد. در یک تقسیم بندی کلی، معیارهای عملکرد را می توان به معیارهای مالی و معیارهای غیرمالی طبقه بندی کرد. معیارهای غیرمالی عمدتا شامل معیارهای اجتماعی، معیارهای بازاریابی و معیارهای تولیدی می باشد. برای ارزیابی عملکرد با استفاده از معیارهای مالی تکنیک های بسیاری شامل نسبتهای مالی وجود دارد. برای ارزیابی عملکرد شرکتها از رویکردهای متفاوتی استفاده می شود و مهمترین این رویکردها را می توان به چهار گروه کلی به شرح زیر تقسیم نمود:
1) داده های حسابداری ، همانند سود هر سهم ، بازده حقوق صاحبان سهام ، روند رشد مبلغ فروش
2) داده های مدیریت مالی همانند بازدهی هر سهم ، بازده سود سهام ، معادله خط بازار سرمایه و مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

دسته‌بندی نشده

No description. Please update your profile.

LEAVE COMMENT

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.