فصل چهارم: نتایج محاسباتی.. 61
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها 75
پ 2- کد نوشته شده در محیط Matlab برای دو روش حل DE و NSGA-II و روشهای مقایسه آنها 88
شکل 2-1- محیط متغیرهای تصمیم و فضای هدف… 21
شکل 2-2- مجموعه جوابهای مغلوب و غیرمغلوب… 22
شکل 3-9- NSGA-II و عملگر مسابقهای دودویی.. 58
در جهان رقابتی حاضر، توالی و زمانبندی مناسب، ضرورتی برای بقا در فضای بازار است. زمانبندی، ابزاری است که استفاده از منابع در دسترس را بهینه میکند. منابع و کارها در زمانبندی ممکن است انواع گوناگونی داشته باشد [1]. با توسعه جهان صنعتی، منابع بحرانیتر میشوند. زمانبندی این منابع، افزایش کارایی و بهرهبرداری از ظرفیت، کاهش زمان مورد نیاز برای تکمیل کارها و نهایتاً افزایش سوددهی یک سازمان را به دنبال خواهد داشت. در نتیجه، زمانبندی مناسب و مؤثر منابع مانند ماشینها، نیروی انسانی و غیره در محیط به شدت رقابتی امروز الزامیست [1،2].
زمانبندی یک فرآیند تصمیمگیری است که نقش مهمی را در اکثر صنایع تولیدی و خدماتی ایفا میکند. زمانبندی در تدارکات، تولید، حمل و نقل، توزیع، پردازش اطلاعات و ارتباطات کاربرد دارد. عمل زمانبندی در یک سازمان، از مدلها و روشهای ریاضی یا روشهای ابتکاری برای تخصیص منابع محدود به کارهای در حال جریان استفاده میکند. تخصیص درست منابع، سازمان را برای بهینه کردن اهداف و به دست آوردن آرمانها توانمند میسازد. منابع میتوانند ماشینها در کارگاه تولیدی، خطوط هوایی در فرودگاه، کارگران در پروژه ساختمانی یا واحدهای پردازشی در محیط کامپیوتر باشند. کارها نیز میتوانند عملیات در کارگاه تولیدی، پرواز و فرود در فرودگاه، مراحل در یک پروژه ساختمانی و برنامههای کامپیوتری در محیط کامپیوتر باشند. هر کار دارای ویژگیهایی همچون سطح اولویت، زمان آماده به کار بودن و موعد تحویل[1] میباشد. تابع هدف همچنین میتواند به صورتهای مختلفی مانند حداقل کردن زمان اتمام کل کارها یا حداقل کردن تعداد کارهای دارای دیرکرد در نظر گرفته شود [3].
مسأله زمانبندی ماشین، زمینهای غنی و مناسب برای تحقیقات است که کاربردهای فراوانی در تولید، پشتیبانی، معماری کامپیوتر و مانند این را به همراه خواهد داشت. حوزه مورد بررسی در این پایاننامه، مسأله ماشینهای موازی[2] است. زمانبندی ماشینهای موازی در ارتباط با چگونگی زمانبندی گروهی از کارها بر روی تعدادی از ماشینها به منظور اطمینان از پردازش کارها در مدت زمانی منطقی میباشد. ماشینهای موازی از دو دیدگاه تئوری و عملی دارای اهمیت میباشند. از دیدگاه تئوری، تعمیمی از تک ماشین[3] و حالت خاصی از محیط جریان کارگاهی انعطافپذیر[4] است. از دیدگاه عملی به این جهت که در دنیای واقعی بسیار معمول هستند دارای اهمیت میباشند [1]. علاوه بر این، روشهایی که در محیط ماشینهای موازی مورد استفاده قرار میگیرند، قابل استفاده در فرآیندهای تجزیه برای سیستمهای چند مرحلهای نیز میباشد. زمانبندی صنایع به طور کلی از کاربرد مدل ماشینهای موازی سود برده است. ماشینهای موازی توانایی انجام عملیات یکسان با داشتن ظرفیتها و استعدادهای متفاوت را دارا میباشند. در واقع ماشینهای موازی، افزایش ظرفیت و انعطافپذیری سیستم را با پردازش کارهای متفاوت به همراه خواهند داشت.
عموماً ماشینها در محیط موازی قادر به پردازش گروه یکسانی از کارها میباشند، اما بر اساس زمان پردازش کار به سه دسته عمده طبقهبندی میشوند: ماشینهای یکسان[5]، ماشینهای یکنواخت[6] و ماشینهای نامرتبط[7]. در حالتیکه زمان پردازش کار بر روی همه ماشینها یکسان باشد، ماشینهای موازی یکسان نامیده میشوند. اگر ماشینها دارای سرعت متفاوت باشند، یعنی زمان پردازش کارها بر روی ماشینها متناسب با میزان سرعت در نظر گرفته شده باشد، ماشینهای موازی یکنواخت نامیده میشوند. در حالتی که زمانهای پردازش یک کار بر روی ماشینهای مختلف به طور دلخواه متفاوت باشند، ماشینهای موازی نامرتبط نامیده میشوند [3]. در این پایاننامه، مسأله ماشینهای موازی یکنواخت مورد بررسی قرار میگیرد.
زمانبندی شامل برنامهریزی و اولویتدهی فعالیتهایی است که لازم است به ترتیب عملیات انجام شوند [2]. در بیشتر موارد عمل زمانبندی پس از حل برخی مسائل مربوط به برنامهریزی اصولی مورد توجه قرار میگیرد و باید همواره این نکته را مد نظر داشت که تصمیمات مربوط به زمانبندی اهمیت کمتری نسبت به مجموعه وسیعتری از تصمیمات مدیریتی دارد. برای مثال، در حل مسائل مربوط به ساخت، مسائل اساسی مدیریتی مربوط به انتخاب محصولی که باید ساخته شود و تعیین میزان تولید هر محصول اولویت دارد. بعد از بهکارگیری بررسی بازار و تحلیلهای اقتصادی برای حل اینگونه مسائل، برنامهریزی تکنولوژیکی به این مسأله که محصول چگونه باید ساخته شود متمرکز میشود و تنها بعد از اینکه جواب سوالات مربوط به برنامهریزی داده شد و در دسترس بودن منابع دانسته شد، زمان برای توجه به مسائل زمانبندی مناسب است. تصمیمات اصولی مدیریت به مسائل سه گانه زیر مرتبط میشوند.
1- چه محصول یا خدمتی قرار است عرضه شود؟
3- چه منابعی قرار است تأمین شود؟
[2] Parallel Machines
[3] Single Machine
[5] Identical Machines
[6] Uniform Machines