بانک پایان نامه های روانشناسی

بانک پایان نامه های ارشد - رشته روانشناسی - پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی عمومی,پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی کودکان,پایان نامه روانشناسی استثنائی-با فرمت ورد - متن کامل-

بانک پایان نامه های روانشناسی

بانک پایان نامه های ارشد - رشته روانشناسی - پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی عمومی,پایان نامه روانشناسی بالینی,پایان نامه روانشناسی کودکان,پایان نامه روانشناسی استثنائی-با فرمت ورد - متن کامل-

پایان نامه ارشد تبیین رابطه سابقه کاری با بهره وری وظایف سازمانی

  • وضوح نقش

باید کلیه وظایف و دستورالعملها و مقررات و قوانین برای کارکنان واضح و روشن باشد و هیچ جای ابهامی برای آنها وجود نداشته باشد.

  • اختیار

دادن اختیارات کافی به کارکنان، تا آنها در انجام کارهای خود احساس مسئولیت بیشتری کنند.

  • در نظر گرفتن تخصص

در زمان استخدام سعی شود افراد کارآمد و متخصص جذب شوند جهت انتخاب آنها اجرای آزمونهای شفاهی و کتبی ضرورت دارد.

  • مشارکت دادن کارکنان

سعی شود تا کارکنان را در تصمیم گیری ها و تدوین اهداف و برنامه ها مشارکت داد. نتیجه این عمل باعث خواهد شد که کارکنان در اجرای فعالیتها احساس مسئولیت کنند و در دستیابی به اهداف سازمانی تلاش بیشتری بروز دهند (احمدی، ۱۳۸۱).

  • کیفیت بالای زندگی کاری

مفهوم کیفیت زندگی کاری بیانگر اهمیت احترام قائل شدن برای مردم در محیط های کاریشان است. به طور خلاصه می توان گفت: مواردی که در بالا بردن کیفیت زندگی کاری تآثیر گذار می با شد به شرح ذیل است:

 

  • پرداخت مناسب و عادلانه بر انجام خوب یک کار.
  • وضعیت کاری سالم و ایمن.
  • امکان یادگیری و استفاده از مهارت های جدید.
  • ایجاد انسجام اجتماعی در سازمان.
  • آماده کردن امکانات رشد و پیشرفت و ترقی برای کارکنان.
  • حفظ حقوق فردی.
  • تعادل در تقسیم زمان کاری و زمان بیکاری مجاز.
  • ایجاد غرور کاری و سازمانی.
  • باید از برنامه های گردشی شغلی، غنای شغلی و توسعه شغلی در جهت افزایش توان و مهارت کارکنان و همچنین جهت افزایش اعتماد به نفس کارکنان استفاده نمود.
  • برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق.
  • تحول در سیستم و روشها که نقش حساس و کلیدی دارند.
  • وجدان کاری و انضباط اجتماعی که عاملی خود کنترلی است (احمدی، ۱۳۸۱).

 


متن کامل پایان نامه

پایان نامه رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر

۱-۸- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

۱-۸-۱- تعاریف مفهومی

– سبک فرزندپروری والدین: فرزندپروری به روش ها و رفتارهای ویژه گفته می شود که جداگانه یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تأثیر می گذارد. در واقع پایه و اساس شیوه فرزندپروری مبیّن تلاش های والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است (پرچم و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۱۱۶).

– هوش هیجانی: هوش هیجانی به عنوان توانایی تنظیم و کنترل احساسات و هیجان های خود و دیگران با تمیز دادن آنها از یکدیگر و استفاده از این اطلاعات برای هدایت افکار و اعمال خود اطلاق می شود (آستین و همکاران، ۲۰۰۵، ص ۲۱۹).

– پرخاشگری: رفتار تهاجمی است که شخص به قصد صدمه و آسیب رساندن به افراد یا اشیاء از خود نشان می دهد. پرخاشگری می تواند به صورت فیزیکی، کلامی یا در قالب تخریب اشیاء و لوازم و بالاخره زیر پا گذاشتن مقررات و قوانین در محیط زندگی با آگاهی قبلی تجلی نماید (فرمهینی فراهانی، ۱۳۹۰، ص ۲۱).

۱-۸-۲- تعاریف عملیاتی

– هوش هیجانی: در این تحقیق برای جمع آوری داده های مورد نیاز در زمینه هوش هیجانی از پرسشنامه هوش شوت و همکاران[۱] (۱۹۹۸) استفاده می شود.

– سبک فرزندپروری والدین: در این تحقیق برای جمع آوری داده های مورد نیاز در زمینه سبک فرزندپروری والدین از پرسشنامه سبک فرزندپروری بامریند (۱۹۷۲) استفاده می شود.

– پرخاشگری: در این تحقیق برای جمع آوری داده های مورد نیاز در زمینه پرخاشگری از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری[۲] (۱۹۹۲) استفاده می شود.

[۱] – Schutte & et al

[۲] – Boss & Perry

متن کامل پایان نامه

پایان نامه رابطه سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر

مرور منابع

ادبیات تحقیق

پیشینه تحقیق

۲-۱- مقدمه

در این فصل که به پیشینه تحقیق اشاره دارد دیدگاه ها و رویکردهای محققان و صاحبنظران پیرامون موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و در زمینه موارد شرح ذیل مطالبی آمده است: سبک فرزندپروری، هوش هیجانی و پرخاشگری. در ادامه فصل نیز ضمن مرور تحقیق های انجام شده در ایران و خارج از کشور، خلاصه ای از یافته های آنها آمده است.

بخش اول: سبک فرزندپروری

۲-۲- راه های انتخاب روش های تربیتی

تا چند سال اخیر، اکثر مطالعات مربوط به اجتماعی شدن بر این نکته تأکید داشت که فنون تربیت و رفتارهای والدین، بر رشد کودک اثر می گذارد و به آن شکل می دهند. این تحقیقات نقش کودک را به عنوان عامل تعیین کننده اجتماعی شدن خود نادیده می گرفت. این دیدگاه در طول سال های اخیر تحول یافته است و امروزه، شایستگی والدین را بر اساس سه عامل تعیین کننده مهم در نظر می گیرند: مسئولیت و سلامت روانی والدین، ویژگی های کودک و منابع استرس و حمایت کننده که در درون و بیرون خانواده (محیط) وارد عمل می شوند (برنز، ۲۰۰۶).

۲-۲-۱- مسئولیت و سلامت روانی والدین

تعلیم و تربیت کودکان تحت تأثیر شخصیت والدین آنها قرار می گیرد. به این ترتیب، والدین آشفته بیش از دیگران، با خطر داشتن کودکان آشفته، روبه رو خواهند بود. یکی از تحقیقات آمریکایی، که بر روی ۶۹۳ خانواده و طی یک دوره شش ساله انجام گرفت، نشان داده است که ۶۴% کودکانی که اختلال های عاطفی نشان می دادند، به مادرانی تعلق داشتند که دارای اختلال های روانی بودند. در خانواده هایی که تنها پدر نشانه ها یا اختلال های عاطفی داشت۴۷ % کودکان اختلال داشتند.۷۲% کودکان مسأله دار، در خانواده هایی بودند که پدر و مادر هر دو اختلال داشتند و این درصد دو برابر اختلال روانی کودکان بود که در خانواده های آنها از این دو نوع اختلال ها وجود نداشت. پژوهشگران دیگر کشف کرده اند که تحریک پذیری دائمی والدین می تواند به سلامت عاطفی کودک و به رشد و توانایی های شناختی او آسیب برساند. مادرانی که از افسردگی رنج می برند، در مقایسه با دیگر مادران، با فرزند خود کمتر عاطفی، کمتر خودمختار و بیشتر محافظه کارند. همچنین آنها با کودک بزرگتر خود کمتر بردبارند و بیشتر تمایل دارند که او را تنبیه کنند. برعکس، کودکان تقریباً یک ساله ای که والدین شاد دارند، رابطه عاطفی محکم تری با آنها برقرار می کنند و در نتیجه به نظر می رسد که نسبت به بچه هایی که والدین آنها ظاهراً شاد نیستند، امتیازهای بیشتری  بدست می آورند (پورابراهیم و همکاران، ۱۳۹۰).


متن کامل پایان نامه

پایان نامه ارتباط سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر

۲-۲-۲- ویژگی های کودکان

به نظر می رسد که برخی متغیرها، مثل سن و جنس، خلق کودک و نوع تعلیم و تربیت را که او دریافت می کند، تحت تأثیر قرار می دهند. پژوهشگران مشاهده کرده اند که والدین مثل سایر بزرگسالان، وقتی در مقابل یک کودک نافرمان، منفی و خیلی شلوغ قرار می گیرند معمولاً با رفتارهای منفی و آمرانه واکنش نشان می دهند (پرچم و همکاران، ۱۳۹۱).

۲-۲-۳- محیط؛ منابع استرس و حمایت

والدین، زندگی خانوادگی خود را در انزوای اجتماعی آغاز نمی کنند. آن ها قبلاً در شبکه های ارتباطی اعضای خانواده و دوستان خود وارد شده اند و در بسیاری از موارد، شغلی انتخاب کرده اند. این محیط های اجتماعی می توانند منابع استرس یا حمایت یا هر دو باشند. یکی از قابلیت های انسان، تمایل او به حمایت کردن و حمایت شدن است. چون حمایت اجتماعی بر انسان اثر مفیدی دارد، شخصی که به شبکه ها و گروه های اجتماعی وارد می شود، بطور مرتب تجربه های مثبت کسب می کند و این تجربه ها، به کاهش آثار احتمالاً زیانبار رویدادهای استرس آور بر او کمک می کنند (آنولا[۱] و نورمی[۲]، ۲۰۱۲).

۲-۳- تعریف سبک های فرزندپروری

   رابطه بین کودکان و والدین و سایر اعضای خانواده را می توان به عنوان نظام یا شبکه ای دانست که در کنش متقابل با یکدیگر هستند. این نظام بطور مستقیم و غیرمستقیم از طریق سبک ها و روش های مختلف فرزندپروری در کودکان تأثیر می گذارد، اکثر روانشناسان همچون بالبی[۳] (۱۹۶۹)، فروید (۱۹۶۴) و مایز و پتیت[۴] (۱۹۹۷)، صرف نظر از مکتبی که به آن معتقدند، کنش های متقابل میان والدین و فرزندان را اساس تحول عاطفی تلقی می کنند. ایشان سبک های فرزندپروری را اینگونه تعریف کرده اند: مجموعه ای از رفتارها که تعیین کنندۀ ارتباطات متقابل والد- فرزند در موقعیت های متفاوت و گسترده ای است و اینگونه فرض می شود که موجب ایجاد یک فضای تعامل گسترده می گردد».

دارلینگ و استینبرگ[۵] (۱۹۹۳) شیوه های فرزندپروری را این گونه تعریف کرده اند: «مجموعه ای از گرایش ها، اعمال و جلوه های غیرکلامی که ماهیت تعامل کودک و والدین را در تمامی موقعیت های گوناگون مشخص می کند و در سیر حیطۀ اقتدار منطقی، استبدادی و آزادگذار مطرح شده است». تعریفی دیگر از برک لورا[۶] (۱۹۹۸) بدین شرح است: «ترکیب هایی از رفتارهای والدین  که در موقعیت های گسترده ای روی می دهد و جو فرزندپروری بادوامی را پدید می آورند». همچنین پژوهش های انجام شده بر پایه و نظریه بوم شناختی براون فنبرنر، نشان دهندۀ آن است که سبک های فرزندپروری، انعکاسی از پایگاه اقتصادی و بافت اجتماعی درون خانوادگی است. در این میان متغیر اقتصادی و اجتماعی و سطح درآمد خانواده دارای بیشترین تأثیر بوده است (به نقل از بایر[۷]، ۲۰۱۱).

[۱] – Aunola

[۲] – Nurmi

[۳] – Bowlby

[۴] – Mize & Pettit

[۵] – Darling & Steinberg

[۶] – Berklaura

[۷] -Beyer

متن کامل پایان نامه

پایان نامه قدرت پیش بینی کنندگی خودکنترلی بر بهزیستی روانشناختی

۱-۴- اهداف پژوهش

۱-۴-۱- هدف کلی

پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان بر اساس خودکنترلی و سبکهای فرزند پروری

۱-۴-۲- اهداف جزئی

  • قدرت پیش بینی کنندگی خودکنترلی بر بهزیستی روانشناختی.
  • قدرت پیش بینی کنندگی سبک فرزندپروری والدین بر بهزیستی روانشناختی.

 

 

 

۱-۵- تعریف متغیرها

۱-۵-۱- تعاریف نظری

بهزیستی روانشناختی

مدل ریف از مهمترین مدل­های حوزه بهزیستی روانشناختی به شمار می­رود. در این دیدگاه بهزیستی به معنای تلاش برای استعلا و ارتقاست که در تحقق استعدادها و توانایی­های فرد متجلی    می­شود (ریف، ۱۹۹۵). مدل حاضر بهزیستی روانشناختی را فرآیند رشد همه جانبه ای می داند که در طول عمر گسترده است. از این رو، طرفداران آن همانند ارسطو معتقدند بهزیستی به معنای کسب لذت نیست بلکه تلاش برای خودشکوفایی و ارتقاست که در تحقق استعدادها و توانایی­های فرد متجلی     می­شود. همچنین ریف (۱۹۹۹) بهزیستی روانشناختی را “تلاش برای کمال در جهت تحقق توانایی های بالقوه واقعی فرد” می داند.

خودکنترلی

بیانگر میزان مطابقت ویژگی های رفتاری خود با شرایط و موقعیت موجود است (کریتنر و کینیکی، ۲۰۰۷). مفهوم خودکنترلی که در سال۱۹۷۴ توسط اشنایدر گسترش یافت، به این معنی است که یک شخص در موقعیت خود چه قدر انعطاف پذیر یا چه قدر پایدار است (کاشال و کوانتس[۱]، ۲۰۰۶).

[۱] – Kashal and Qunstin

متن کامل پایان نامه